این کتاب خاطرات یک افسر عراقی است که قبل از شعله ور شدن آتش جنگ معلم بود. او به همراه تعداد دیگری از معلم های همکارش به نیروهای جیش الشعبی (ارتش خلقی) می پیوندند و به جبهه های جنوب ایران می آیند.
این کتاب توسط حمید محمدی ترجمه و از سوی سازمان تبلیغات اسلامی حوزه هنری منتشر شده است.
این افسر که نامش را در کتاب ننوشته، خاطرات خود را شماره گذاری کرده که خاطره شماره ۲۰ پایان جنگ او آغاز اسارتش در اسفند ماه سال ۱۳۶۶ است.
او پس از گذراندن یک ماه در تپه های «الله اکبر»(۱) ایران به خانه اش بازمی گردد و برای بار دوم نیز به حوالی بستان و سوسنگرد اعزام می شود. دو ماه هم در این مناطق می ماند. پس از این دوره به ارتش عراق می پیوندد و تا روز اسارتش در عملیات های زیادی شرکت می کند و حتی مدال شجاعت می گیرد.
نام کتاب گردان یازده نفره است. در خاطره شماره ۱۶ راز این یازده نفر آشکار می شود.