‏اما در شرق…؟، یا، تنهاترین شاهد

نویسنده در مقدمه داستان، ضمن اشاره به جنگ‌های سده گذشته در آسیا، از مظلوم واقع شدن ملل شرق سخن به میان می‌آورد و این که ملت‌های این قاره کهن از جنگ بیزارند و در عین حال، در برابر متجاوز ایستادگی نشان داده‌اند .اما وقایع این داستان در یکی از روستاهای اطراف تبریز ـ احمدآباد ـ روی می‌دهد .آغاز داستان مشاجره‌ای است میان مادر و دختری که دارای اصالت خانوادگی بوده کاملا به زندگی سنتی روستایی مقید هستند” .سحر “دختر خانواده ـ بی خبر از وقایع گذشته ـ بر عشق خود با “نادر “(پسر همسایه) اصرار دارد، اما مادر با کوله‌باری از تجربه دشوار زندگی، بر آن است عواقب کار را برای او آشکار سازد .او از طریق عروس گوشه‌گیر و دانای خود ـ لیلا ـ سعی دارد او را “سر عقل بیاورد .” لیلا نیز دفترچه‌ای کهنه به سحر می‌دهد تا او با خواندن آن به بسیاری از وقایع زندگی گذشته خانواده پی ببرد ;وقایعی که …