“محمد” به همراه همسرش “صغری” در دوران جنگ تحمیلی در خرمشهر زندگی میکند. آنها به تازگی صاحب فرزندی شده و نامش را حمزه گذاشتهاند. محمد که خود از فرماندهان جنگ تحمیلی است بارها با خطر مرگ مواجه شده، اما جان سالم به در برده است. تا این که در یکی از ماموریتهای خود و برای انتقال تابوت برخی از شهدا به تهران، سوار بر یک هواپیمای ارتشی با نام سی ـ 130 میشود. اما همین که هواپیما به بالای منطقۀ کهریزک میرسد ناگهان منفجر میشود. بدیندلیل که منافقین در یکی از تابوتها بمب گذاشته بودند. صغری پس از شنیدن خبر انفجار هواپیما راهی بیمارستان نیروی هوایی شده و در آنجا با پیکر سوختۀ محمد مواجه میشود. کتاب حاضر به زندگی “محمد جهانآرا” ـ از فرماندهان جنگ تحمیلی ـ در قالب داستانی اختصاص یافته است.
سرب شیرین
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ - ۱۳۶۷ -- داستان |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | داوود بختیاری دانشور |
ناشر: | سازمان بنیاد شهید و امور ایثارگران نشر شاهد |
سال نشر: | 1385 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/767979 |