راوی اصلی داستان، یک جوان فعال سیاسی است که به تازگی وارد گروههای سیاسی قبل از انقلاب 1357 در کرمانشاه شده است. چون او در یک خانوادة فعال سیاسی بزرگ شده، با خیلی از پنهانکاریهای مسائل سیاسی آشناست. در سال 1356، روزی وی در مسجدی که برای نماز جماعت به آنجا میرود، با شخصی به نام «آیت شعبانی» آشنا میشود؛ شخصیتی که اهل مسجد او را میشناسند و احترام خاصی برای او قائل هستند. راوی تحت تاثیر شخصیت او قرار میگیرد؛ اما از آنجا که شنیده آیت کماندو و چترباز بوده است، این موضوع به ذهنش خطور میکند که احتمال دارد او از افراد نفوذی شاه باشد که در حال نقش بازی کردن است. او سعی میکند با احتیاط هرچه تمامتر، اطلاعاتی دربارة آیت کسب کند و او را بهتر بشناسد. تا این که راوی به همراه شخصی به نام «سعید» برای ماموریتی به «نهاوند» میرود و در آنجا، بار دیگر آیت را ملاقات میکند و این موضوع سبب وقوع اتفاقاتی میشود که ادامة داستان را شکل میدهد.
حقیقت یک افسانه
موضوع: | داستانهای فارسی -- قرن ۱۴. |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | شهابالدین جعفری |
ناشر: | بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، نشر صریر |
سال نشر: | 1387 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1650560 |