من و محمود قرار بود آنقدر بخوانیم که بتوانیم نویسنده شویم. از بچههای پایین شهر بودیم و برای خود دردهایی داشتیم. دلایل ما برای نوشتن همین دردهای خودمانی بود تا اینکه جنگ شروع شد و ما تحت تأثیر آن خواستیم راجع به جنگ بنویسیم. اولین تجربه جنگی ما آبادان بود که بخیر گذشت، اما حادثه اصلی در ساعت 10 و 22 دقیقه بود که اتفاق افتاد. کتاب حاضر مشتمل بر هفت فصل است که نویسنده در آن به بیان صحنههایی از جنگ تحمیلی ایران و عراق میپردازد. در انتهای کتاب نیز تصاویری از نقشههای عملیاتهای مختلف از جمله خیبر، والفجر، والفجر8، کربلای 5 و… ارائه شده است. برخی از عنوانهای فصلهای کتاب عبارتاند از: ناگهان جنگ؛ در آرزوی نوشتن؛ افزایش جمعیت؛ جبهه دیری برای سلوک بود؛ در کنار اروندرود؛ پرواز حاج همت؛ صدام باید برود؛ فریب دادن دشمن؛ مرتبة اعلای خوشبختی؛ کانون اصلی ضدانقلاب؛ سوژههای ناب برای هنرمندان؛ حماسة بزرگ فتح؛ آمریکا به خلیج فارس آمد؛ آتشبس و…
ساعت 22 و 10 دقیقه
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ - ۱۳۶۷ -- داستان |
---|---|
محل نشر: | تبريز |
نویسنده: | سلیمان کرمی |
ناشر: | دانیال |
سال نشر: | 1387 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1506808 |