«راضیه» زن جوان باردار، به همراه مادر شوهرش و برادر شوهرش «ناصر» در اراک زندگی میکند. شوهر او ـ یاسر ـ به جبهه رفته است و ناصر نیز هوای جبهه درسر دارد. راضیه همچنان منتظر یاسر است، به همین دلیل دچار کابوسهای وحشتناکی میشود. این وضعیت او را بیمار و راهی بیمارستان میکند. چندی بعد راضیه فارغ شده و پسری به دنیا میآورد، در همین زمان است که خبر شهادت یاسر به خانوادهاش میرسد. راضیه با شنیدین این خبر بهتزده شده و به همراه پدر و مادر خود به تهران میآید که زیر بمباران صدام است. بعد از چهارماه، او به وسیلة خوابهایی که از یاسر میبیند و نامههایی که به او مینویسد تسکین مییابد. او به اراک نزد مادرشوهرش بازمیگردد و زندگی جدیدی را آغاز میکند.
بوی بهشت
موضوع: | داستانهای فارسی -- قرن ۱۴ |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | مریم بصیری |
ناشر: | روزگار |
سال نشر: | 1388 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1713088 |