‏زلفا

داستان حاضر ماجرای زندگی دختری با نام «زلفا» است که در فضای دفاع مقدس رخ می‌دهد. «زلفا» دختر مغروری است که تصمیم دارد با پسرخالة خود «رامین» ازدواج کند. اما رامین برای ادامة تحصیل به آلمان می‌رود و در آنجا با دختری خارجی ازدواج می‌کند. بعد از مدتی زلفا از سر لجبازی با یکی از همکاران برادرش با نام «هادی» ازدواج می‌کند و با مهربانی‌های و صبوری‌های هادی، رامین را فراموش کرده و عاشق او می‌شود. زمانی که فرزند آن‌ها «پیمان» به دنیا می‌آید، هادی به جبهه می‌رود و بعد از پایان جنگ، زلفا از او که جانباز شیمیایی شده پرستاری می‌کند. زلفا که اینک زنی پنجاه ساله است هادی را برای معالجه به آلمان می‌برد، هادی در آنجا شهید می‌شود و رامین با سفارش‌های آخر هادی، زلفا را به ایران بازمی‌گرداند. زلفا بر اثر شوک عاطفی روانة آسایشگاه روانی می‌شود که بار دیگر با عشق رامین به زندگی باز می‌گردد.