از او

در کتاب حاضر، زندگی‌نامة «رحمت‌الله شکوریان فرد» به نگارش در آمده است. «رحمت‌الله» در روستای «لار» به دنیا آمد. پدرش برای خرید و فروش دائماً به کشورهای عربی سفر می‌کرد و زمانی که «رحمت‌الله» سال دوم مکتب بود، خبر فوت پدرش را شنید. او که قرآن خواندن و نماز خواندن را آموخته بود، برای کمک به مادر مکتب را رها کرد و تا نوجوانی به پادوئی مشغول شد. در دورة جوانی بی‌پروا بود و به کارهای مختلف روی آورد. او بدون ترس، از ستم‌های رضاخان پهلوی سخن می‌گفت و زمانی‌که مأموران برای سربازگیری آمده بودند، او به شهر فرار کرد و مدّتی بعد، به آبادان رفت و در مدّت چند سال ازدواج کرد و صاحب فرزندانی شد. وی سپس برای تجارت به کویت رفت و در آن‌جا با حسینة «اشکنانی»، «آیت‌الله سعیدی»، «آیت‌الله وحید خراسانی» و «آیت‌الله مهری» آشنا شد. او گاهی وجوهاتی را که «آیت‌الله مهری» جمع کرده بود، به امر ایشان به نجف نزد امام خمینی(ره) می‌برد. او بعد از شناخت امام تصمیم گرفت زندگی‌اش را فدای وی کند و در زمان انقلاب و جنگ تحمیلی و بعد از آن، لحظه‌ای از خدمت به انقلاب غافل نشد.