سقوط شهر استراتژیک سلاله، در عمل عمان را به دو نیم تقسیم کرد و عرصه بر ارتش آزادیبخش تنگتر شد و آنها جبهة منحنیشکلی در مقابل شهر تشکیل دادند که جلوی پیشروی نیروهای مشترک انگلیسی، عمانی و ایرانی را بگیرند و راههای تدارکاتی را که نقش فعالی در تقویت شهر داشتند، مورد شبیخون قرار دادند. نیروهای پیادة ایرانی، مامور حفظ و نگهداری راههای تدارکاتی شهر بودند. آنها پایگاهی احداث کردند تا جلوی عملیات چریکها را بگیرند، در منطقة فحان یک گردان از نیروهای گارد جاویدان به صورت 7 واحد مستقر شدند. در هر کدام از این پایگاهها پنجاه نفر سرباز، درجهدار و افسر حضور داشتند. غیور اصلی سرگروهبان متخصص مخابرات بود و میبایست ارتباط بیسیم را با فحان برقرار میکرد. او از قبل وحشت شب عملیات را دیده بود. در عملیاتی که آنها گیر افتاده بودند، در حالی که عملیات اصلی، حمله به شهر سلاله بود و آنها را فریب داده بودند، غیور اصلی با صحبت کردن با مروان توانسته بود از قتل عام مردم روستای سلاله جلوگیری کند و اینک درگیر عملیاتی دیگر شده بودند.
عبور از ضخامت ابرها
موضوع: | داستانهای فارسی -- قرن ۱۴ |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | شیخی، بهزاد |
ناشر: | نیلوفران |
سال نشر: | 1388 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1880756 |