ثانیه به ثانیه حادثه، شهادت، جنگ و حمله دشمنی که به خاک کشور تجاوز کرده است. «هم مرز با آتش» خاطرات سردار قبادی، حکایت یکی از کهنه سربازان جنگ تحمیلی است که ما را با تلخ و شیرین آن روزها پیوند می دهد؛ روزهایی که هر ثانیه اش با حوادثی مهم همراه بود. قبادی در این کتاب علاوه بر روایت خاطراتش، نویسنده متن کتاب هم هست. از این روی، نثر این اثر را می توان به قلم او نسبت داد که در آن صورت هم محدودیت خاصی در کلیت کار دیده نمی شود. مجموعه خاطراتی که در این کتاب آمده است از نثر ساده و بی پیرایه ای برخوردار است.
از واژه های ناملموس کمتر استفاده شده و هرجا که نویسنده تشخیص داده احتمال دارد واژه ای برای مخاطب ناآشنا باشد، از زیرنویس در متن استفاده کرده و به این وسیله هرگونه موارد ابهام زا در متن را برطرف کرده است. شیوه روایت خاطرات هم به صورت خطی و افقی است که از نقطه ابتدای موضوع (دفاع مقدس) شروع و به نقطه پایان آن ختم می شود. البته در فصل اول، قبل از پرداختن به موضوع اصلی کتاب، نویسنده شرح مختصری از تولد و دوران کودکی و نوجوانی خود ارائه می دهد که به روزهای وقوع و سرانجام پیروزی انقلاب اسلامی ختم می شود، اما خیلی زود می رود سراغ موضوع اصلی که همان دفاع مقدس است و روایت خود را از نخستین روزهای آغاز این نبرد هشت ساله شروع می کند.