یک نفر در گفتوگو با راوی میگوید شنیدهای پسر فلانی که نابغه بود و برای تحصیل به خارج رفته بود به محض بازگشت تصادف کرد و مرد. راوی در جواب میگوید: همان پسری رامیگویی که قوزی بود و سالها در آسایشگاه روانی به سر میبرد و آسایشگاه نیز او را جواب کرده بود؟ و در ادامه میافزاید: او تصادف نکرد بلکه روزی که به خانه برگشت از بالای پشتبام پرتش کردند پایین. داستان یاد شده تحت عنوان «سر و کلة قوزی دوباره پیدا میشود» یکی از داستانهای کوتاه مجموعة حاضر است. در کتاب 13 داستان کوتاه دیگر نیز تحت پارهای از این عناوین به چاپ رسیده است: زندگی و مرگ یک قوزی؛ به جان خانمجان؛ جوراب و دستکش بهاره؛ نامهبازکن آقای لوتوس؛ و کلمهها و ترکیبهای تازه.
حرفه ی من خواب دیدن است
موضوع: | مجموعه داستان |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | فاطمه زارعی |
ناشر: | چشمه |
سال نشر: | 1388 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1219559 |