‏هم مرز با آتش

« ‏هم مرز با آتش »عنوان کتابی است دربرگیرنده خاطرات سردار”حمید قبادی“ که با همکاری دفترادبیات وهنر مقاومت ،توسط انتشارات سوره مهر متشرشد. به گزارش روابط عمومی انتشارات سورم مهر عناوین این کتاب عبارتند از: فصل اول ( آغاز جنگ تحمیلی)، فصل دوم ( عملیات بیت المقدس)، فصل سوم ( یک عملیات بزرگ) ، فصل چهارم ( مریوان ) ، فصل پنجم (کربلای 4و5 ) ، فصل ششم ( ماموریت های سال1366 ) و فصل هفتم ( پایان جنگ ) . لازم به ذکراست هم مرز با آتش ، با نثری روان وخواندنی از زبان خود سردار که یکی از کهنه سربازان جنگ تحمیلی‌ است ، بیان می شود . قبادی درسال 1341 درلرستان به دنیا آمد واز همان دوران نوجوانی با آشنایی با فعالیتهای انقلابیون درقم ، جذب برنامه های انقلابیون شد و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وشروع جنگ تحمیلی ، دردوم مهر 1359 به همراه پدر خود برای اعزام به مناطق مرزی کرمانشاه ثبت نام کرد و مدتی بعد به جبهه های جنگ اعزام شد و تا سالهای آخر جنگ درجبهه ها حضور داشت و خطر ماموریت های زیادی را به جان خرید.در عملیات های زیادی درکنار دیگر همرزمانش همر مرز با آتش دلیرانه جنگید . درقسمتی از کتاب می خوانیم : نم نم باران به صورت خفیفی شروع شد و هوا بسیار تاریک بود . براساس تجربه می بایست به مواضع ومیدان مین عراق رسیده باشیم.از داریوش ومحمود خواستم خیلی آرام و بادقت، پشت سرهم حرکت کنند و پا جای پایم بگذارند. لحظاتی با دوربین مادون قرمز زمین مقابل را نگاه کردم .چیزی ندیدم واین برای من جای شک بود.داریوش احتیاط مرا ریادی می دانست برای همین سعی می کرد جلو بیافتد که دستش را گرفتم.محمود را هم صدا زدم واز آنها خواستم که لحظه ای توقف کنند وبررسی کنیم که چرا تاکنون نتوانسته ابم اول میدان مین را پیدا کنیم . بادست چپ لباس داریوش را گرفتم وبه سمت زمین کشیدم تا بنشیند وبا کمک دست راست خودم خم ش