«سیروس» پسر نوجوان، بعد از فوت پدر، به همراه مادر و مادربزرگ خود از شهر «کورکهریز» به همدان می روند تا مادربزرگ بتواند کاری پیدا کند و مخارج زندگی را تامین کند. نابینایی مادر دردی است بالاتر از همه دردهایش. او در مدرسه و محله از همه کس دوری می کند و تنها کسی که به دنیایش راه پیدا کرده است معلم دینی، آقای «مهاجر» است که خود نیز درگیر مبارزه علیه رژیم پهلوی است. او از همان نوجوانی با آشنایی با هدف و روش مهاجر و جو حاکم بر رژیم پهلوی با روحیه مبارزه جویی آشنا می شود و این آغاز راهی است که او را در جوانی به سوی جنگ با رژیم عراق و نهایتا شهادت می کشاند.
نمایشی برای ندیدن
موضوع: | نمایشنامه فارسی -- قرن ۱۴ |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | نويسنده معصومه عيوضي |
ناشر: | فاتحان |
سال نشر: | 1389 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2158468 |