خاطرات نويسنده «سيدعليرضا حسيني» از جنگ ايران و عراق، در سالهاي 1359ـ1367 موضوع نوشتار حاضر است. در يکي از خاطرات آمده است: سيدعليرضا در کلاس سوم راهنمايي مشغول به تحصيل بود که با دوستان خود تصميم ميگيرند به جبهه بروند. آنها براي نامنويسي به سپاه ميروند و از آنجا که صداي خوبي دارند بعد از چند بار برگزارکردن مراسم معنوي و قرائت قرآن، موافقت فرمانده سپاه را جلب ميکنند و بعد از پشت سر گذاشتن ماجراهايي راهي جبهه ميشوند. از آنجا که سيدعليرضا در کوهنوردی مهارت دارد، فرمانده او را به همراه فرد کردي به نام «حبيبالله» براي دستگيري خائنان کومله به بالاي کوه ميفرستد. حبيبالله با ديدن مهارت عليرضا به او اعتماد ميکند و با همکاري عليرضا ابتدا سه نفر از کوملهها و سپس چهار نفر ديگر را دستگير ميکند. سيدعليرضا چهار نفر را به تنهايي آورده و به فرمانده تحويل میدهد. با نشاندادن اين شجاعت، توجه فرمانده را جلب میکند و براي مأموریتهاي بعدي انتخاب ميشود.

من و دوستانم: خاطرات جبهه و جنگ
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ - ۱۳۶۷ -- خاطرات |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | نويسنده سيد عليرضا حسيني |
ناشر: | سفير اردهال |
سال نشر: | 1390 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | https://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/2293517 |