کتاب «دختری با روسری آبی» شامل خاطرات شهیده نسرین افضل است که به کوشش فریبا طالشپور و با سرپرستی رحیم مخدومی از سوی نشر فاتحان منتشر شده است.
طالشپور در این کتاب در قالب مصاحبه و بیان خاطرات برخی از آشنایان و دوستان شهیده افضل سعی در به تصویرکشیدن نمایی از زندگی وی از دوران نوجوانی تا زمان شهادت وی داشته است.
نویسنده در بخشی از مقدمه خود بر این کتاب مینویسد: «نسرین در حرکتش و در زندگیاش منتظر تایید دیگران نیست و ذم سایرین کمترین اثری در مشی و منش وی ندارد. جایی که تشخیص دهد لازم است دوره تکنسین برقکشی ساختمان را ببیند این کار را انجام میدهد، گواهینامه رانندگی را زمانی اخذ میکند که کمتر بانویی به این کار همت گمارده، در مسابقات ورزشی مدرسهشان افتخارآفرین است. همراه دوستانش به مناطق عشایرنشین فارس میرود و به تعلیم زنان و دختران میپردازد و… با آغاز جنگ تحمیلی عراق به ایران اسلامی مانند دیگر مشتاقان به هر در میزند تا راهی مناطق جنگی شود و خدمتی نماید. تقدیر پروردگار او را همراه 11 تن از دختران پیرازی راهی مهاباد میکند و در نهایت مهاباد نقطه عروج نسرین میشود.»
این کتاب در 11 فصل تدوین شده و در آن نیره تاشک دوست هم مدرسهای شهیده افضل، فرزانه پوست فروش دوست دوره جهاد وی، فاطمه فخارزاده دوست دوران جبهه، زهره هاشمینور دوست شهیده افضل و عبدالله حاج مطلبی همسر شهیده افضل به روایت خاطراتی از وی پرداختهاند.