کز کرده بودند بین شیار سنگهای بزرگ کناره ارتفاعات کوه. زیر پا، قلوه سنگهای خیس ریز و درشت. بالای سر، آسمان سیاه بارانی. شر شر باران سرد، لباس فرم نظامی خاکی رنگ را به بدنشان چسبانده بود. سنگ گرد صاف به اندازه کلاه مردانه گذاشتند زیر پایشان و نشستند. همرزمانش پانجوب بادگیر ضد آب پوشیده بودند. پلاستیکهای دو سه متری روی سرشان کشیده و قوز کردند دور هم. عملیات سخت و طاقت فرسایی را برای اولین بار تجربه میکردند. ساعت ۳ نیمه شب رسیده بودند نزدیکی روستایی در اطراف شهر کردستان. قرار بود تا طلوع آفتاب در شکاف سنگها پنهان باشند. حرف میزدند خواب نروند تا دشمن خفتشان نکند.
هفت روز با من بمان
موضوع: | داستانهای فارسی -- قرن ۱۴ |
---|---|
محل نشر: | یزد |
نویسنده: | فاطمه اوزینژاد |
ناشر: | خط شکنان |
سال نشر: | ۱۳۹۹ |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/7555249 |