کتاب حاضر برگزیده سومین دوره از جشنواره داستان انقلاب اسلامی است. این رمان حال و هوای تاریخی دوران انقلاب را با زبانی طنز بیان کرده است و داستان این رمان با محوریت یک کارمند ساواک به نام هرمز شکل می گیرد که دو دانشجوی انقلابی را در زندان اوین مورد بازجویی قرار می دهد. یک روز که مادر یکی از دانشجویان برای ملاقات فرزندش به زندان می آید، هرمز عاشق مادر دانشجو که زن مطلقه ای است می شود.
«قسمت دوم» به چه اشاره می کند؟ قسمت دوم روح هرمز که گرایش به نیکی دارد؟ قسمت دوم هر ماجرا و پدیده ای که معمولا از چشم پنهان می ماند؟ یا اینکه قسمت دوم به معنای قسمت و روزی دوم آدم های داستان است؟ شاید هم رمان سیدهاشم حسینی به همه اینها اشاره دارد. او داستان پر پیچ و خم و طنزآلود خود را از آن جا آغاز می کند که جمال و سعید – دو دانشجوی انقلابی – توسط هرمز و همدستانش شکنجه و بازجویی می شوند؛ اما در همیشه بر پاشنه خشونت نمی گردد و هرمز دلباخته خجسته مادر جمال می شود.
خجسته برای آزادی پسرش می پذیرد که با هرمز ازدواج کند؛ ولی وقتی جمال آزاد می شود و پی به این اتفاق می برد نمی تواند هرمز را به حال خود رها کند. او یک بار هرمز را به باد کتک می گیرد، یک بار هم با نیلوفر دختر هرمز، طرح دوستی می ریزد تا از این طریق نقشه انتقام از شکنجه گرش را عملی کند.
اما روزهای ملتهب انقلاب، سرنوشت آدم های قصه را به سمتی دیگر می برد. ارتباط هرمز هم با سرهنگی زمین خوار که چشم به مال و املاک او دارد ماجراهای داستان را پیچیده تر می کند. اما گردباد انقلاب، سرهنگ را با خود می برد و انتقام ها و کینه های فردی را بدل به اعتراضی برای دست یافتن به عدالت و آزادی می کند.