کتاب «از زمانی که ابراهیم سوخت» نوشته زینب رنجبری به تازگی در ۱۴۰ صفحه و شمارگان ۲۰۰ نسخه توسط انتشارات سرو موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس منتشر و راهی بازار نشر شده است.
این کتاب روایت موازی از زندگی دو همسر شهید است. یکی همسر شهیدی از مدافعان حرم و دیگری همسر شهید دفاع مقدس و رنجی که هر کدام از آنها بعد از شهادت همسرانشان به دوش کشیده اند. این رنج تحمیلی جایی این دو همسر شهید را به هم می‌رساند؛ دورانی شیرین از زندگی هر کدام که پایان دهنده به تنهایی خاتون و درمان کننده برای بیماری روحی ریحانه می‌شود.
در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:
ریحانه چمباتمه زده بالای گودال درست گوشه‌ی راست پایین قبر. در صورتش رد هیچ حسی نیست. چشمان وق‌زده‌اش مات مانده به ته قبر، جایی که قرار است ابراهیم را برای همیشه در آن جای دهند. کمی آن‌طرف‌تر ابراهیم روی دست‌ها می‌گردد. صدای جیغ و شیون با صدای روضه‌خوان قاتی شده است. تیرماه است. آفتاب سوزان قم می‌تابد روی سر تشییع‌کنندگان. جمعیت روزه‌دار با دهان‌های خشکیده لب می‌زنند. ابراهیم را صدا می‌زنند و زیر لب برای خودشان مویه می‌خوانند…
