«خرداد که می شود» عنوان دومین کتاب ناصر صارمی پیرامون زندگی اسیران جنگی در ایران و البته جدیدترین کار در قالب 29 داستان کوتاه و مستند به روایت و نویسندگی وی و البته هفتمین اثر این شاعر و نویسنده است.
از صارمی پس از چاپ و نشر چند مجموعه شعر و کارهای پژوهشی، پیش تر از این ها به کوشش موسسه فرهنگی پیام آزادگان، کتاب «جنگ را ما شروع کردیم» روانه بازار نشر شده بود که این کتاب نیز حاوی خاطراتی است از سالهای 61 و 62 که در اردوگاه اسرای عراقی سمنان رقم می خورد و عنوان آن برگرفته از عبارتی بوده که یک اسیر عراقی بر دیوار درمانگاه یکی از کمپ ها می نویسد. او نوشت: «نحن بدأنا الحرب» یعنی جنگ را ما شروع کردیم.
«خرداد که می شود» داستان های مستند و کوتاهی را پی می گیرد که از خرداد ماه سال 1360 در نوجوانی راوی آغاز می گردد، سپس در خرداد سال 61، روز بازپس گیری خرمشهر ادامه پیدا می کند و در اواخر بهمن ماه سال 1362 یعنی حدود بیست و یک ماه زندگی در کنار اسرای عراقی، گزارش های داستانی این سرباز، تمام می شود.
یادداشت های ناصر صارمی پس از سی و چند سال در خرداد سال 93 کتابی می شود تا بخشی از تاریخ را گفته باشد. نویسنده کتاب می گوید نهایت تلاش خود را به خرج داده تا از حقیقت و واقعیت فاصله نگیرد و وامدار آیندگان نباشد، وی همچنین بر این باور است که ساختن قدیس و ابلیس، آفت تاریخ است.
هلن اولیایی نیا، استاد دانشکده زبان های خارجی دانشگاه اصفهان که روزگاری را پای صحبت و دلنوشته های دانشجویان آزاده نشسته و تجارب و مستنداتی انبوه در این زمینه فراهم آورده، بر یادداشت های ناصر صارمی، مطلبی نوشته که در پایان کتاب و با عنوان ضمیمه آمده است.
نویسنده «خرداد که می شود» می گوید مایل نیست خوانندگان، اثرش را به عنوان یک مجموعه خاطره تلقی کنند، هرچند که حق انتخاب و اختیار همیشه با مخاطب است. وی معتقد است گزارش های داستانی اش فقط در قالب تاریخ است که معنا پیدا می کنند و او در حقیقت یک گواه است که برهه ای از جنگ را دیده و حالا نوشته است.
از آنجا که نگارنده، شاعر است، مجموعه یادداشت هایش از تعابیر و فضاسازی های شاعرانه به دور نیست و همین مورد سبب شده تا کششی در کنش های داستان ها بوجود بیاید که خواننده را به دنبال بکشاند. او می گوید: همه این را می دانند که پس از هر جنگی، نظامیان عقب می نشینند و هنرمندان جلو می روند، پس چه بهتر که نویسندگانی جلو آمده باشند که خود، شاهد رخدادها بوده اند، یعنی یک روز سلاح و یک روز قلم. همین موضوع باعث می گردد تا اختلاف تفسیر بین راوی و نویسنده بروز نکند و نوشته ها هر چه بیشتر به واقعیت نزدیک باشند.
صارمی عنوان می کند که جنگ هشت ساله برای ایران یک واقعیت مهم تاریخی است چرا که بی تردید مثل همه جنگ ها بر سرنوشت کشور تاثیر بسیار گذاشت. وی همچنین عنوان می کند که ما نباید از نمایش جنگ به عنوان پدیده ای زشت و ویرانگر پرهیز کنیم، مگر نه اینکه جنگ را به «تحمیلی» بودن متصف می کنیم، ما جنگ را هرگز نمی خواستیم اما دفاع گریزناپذیر است.