اين كتاب، مجموعه چهار خاطره از خلبانان هوا نيروز است. در خاطره >حسن لبويي<، يكي از خلبانان هنگام انتقال نيروهاي بسيجي با دوست دوران دبستان خود ـ معروف به >حسن لبويي< ـ روبهرو ميشود. پس از عمليات، مجروح ناشناسي سعي ميكند با ايما و اشاره بفهماند كه در بدنش نارنجك منفجر نشدهاي وجود دارد. او كه همان >حسن لبويي< بود، شهيد ميشود، ولي جان عدهاي را نجات ميدهد. >زندگي دوباره<، گم شدن خلبان و هليكوپتر در منطقه، درگيري با نيروهاي عراقي، نجات و بازگشت به ميهن را بيان ميكند. خاطره بعدي، حكايت رشادت خلبانان هوانيروز در مواجهه با نيروهاي عراقي، و مدد امدادهاي غيبي در ياري به رزمندگان است. آخرين خاطره، >كبوتران اميد<، خاطره خلباني است كه هليكوپتر او هدف قرار ميگيرد و او با افراد همراهش مجبور به فرود ميشود. آنها تحت محاصره قرار ميگيرند. مهمات آنها تمام ميشود. تصميم ميگيرند تسليم دشمن نشوند. در آخرين لحظات صداي هليكوپترها را ميشنوند و نجات پيدا ميكنند.

كبوتران امید
موضوع: | خاطرات |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | گردآوري امير معصومي |
ناشر: | حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي |
سال نشر: | 1370 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | https://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/536746 |