«پشت میله های رمادی» عنوان کتاب خاطرات اسیر آزاده شده ایرانی، محسن بخشی است که به همت دفتر ادبیات و هنر مقاومت در سال ۱۳۷۲ منتشر شده است.
آزاده محسن بخشی اهل یکی از روستاهای شهرستان دماوند است. این آزاده در شهریور ماه ۱۳۵۹ پس از اتمام دوره آموزشی خدمت سربازی به منطقه سوسنگرد منتقل می کردد. وی در اواسط شهریور ماه برای انجام یک مأموریت به پاسگاه مرزی طلائیه اعزام می شود.
در حالی که هنوز چند روزی از حضور در محل خدمت جدید اون نگذشته متوجه تحرکات نیروی دشمن بعثی می شود تا اینکه روزی سی ام شهریور ماه ۱۳۵۹ پاسگاه طلائیه زیر آتش سنگنین توپخانه ارتش بعث عراق قرار گرفته و پس از آن نیروهای عراقی با پیشروی، پاسگاه را به تصرف خود درآورده و نیروهای ایرانی از جمله آزاده محسن بخشی را به اسارت درمی آورند.
این آزاده مدت ده سال را در اردوگاه های عراق سپری می کند تا اینکه با توافق دو کشور برای مبادله اسرا، در اول شهریور ماه ۱۳۶۹ به آغوش وطن بازمی گردد.
کتاب حاضر حاوی خاطرات این آزاده سرافراز از سال ها زندگی در اسارتگاه های رژیم بعث عراق است که فهرست مطالب آن از این قرار است:
پاسگاه طلائیه، خبرهای بد خبرهای خوب،اردوگاه عنبر، و اما محرمی دیگر،پذیرش قطعنامه، تا هجرت خورشید، روزهای بلندتر
نویسنده خاطرات خود را با توضیح چگونگی حضور در منطقه سوسنگرد و پاسگاه مرزی طلائیه آغاز می کند و به شرح تهاجم ارتش تا دندان مسلح رژیم بعث عراق به مرزهای میهن اسلامی مان و نحوه عکس العمل نیروهای پاسگاه مرزی به این تجاوز در اواخر شهریور ماه ۱۳۵۹ می پردازد.
نکته جالب توجه در این بخش، مشاهده تحرکات دشمن توسط نیروهای ایرانی و انفعال فرماندهان در مقابل این فعالیت های واضح است. آزاده محسن بخشی در این باره می نویسد:
«.. منطقه خیلی حساس به نظر می رسید.با دیدن این وضع پی بردم که قضیه جدی است. وارد پاسگاه شدیم و پس از دور زدن و بررسی اطراف آن به این نتیجه رسیدیم که پاسگاه از نظر موقعیت مکانی و مرزی، بسیار مهم و حساس است و باتوجه به نیروی کمی که در آن مستقر است و در صورت تهاجم احتمالی دشمن نمی شود کاری از پیش برد…»
این آزاده پس از دستگیری توسط دشمن، مدتی را در زندان العماره به سر برده و پس از آن به اردوگاه رمادی منتقل می شود و تا اواسط سال ۶۴ در این اردوگاه نگهداری می شود.