اين كتاب، خاطرات آزاده >رامين مهربان< است. او كه به عنوان سرباز وظيفه در دي ماه 1365 به جبهه اعزام شد، شبي در جريان حمله مزدوران عراقي، همراه با عدهاي از رزمندگان، اسير ميشود. پس از طي مراحلي، آنها را به اردوگاهي در تكريت ميبرند. وضع غذا، آب و بهداشت آنجا بسيار بد است. ارشد آسايشگاه نيز ايراني خود فروختهاي است كه اسيران رزمنده را اذيت ميكند. روزي از اسيران ميخواهند هنرهاي دستي خود را نشان دهند و در پي آن، از رامين مهربان ـ به عنوان نقاش ـ ميخواهند چهرهاي از صدام را نقاشي كند. در حين كار، به علت خستگي، كلمه لعنتي را ادا ميكند. يكي از اسراي خود فروخته، اين موضوع گزارش ميدهد كه بهانه خوبي براي شكنجه كردن او ميشود. بعد از آزادي اسراي ايراني، او و بسياري اسيران ديگر را آزاد نمي كنند، چون، مجرم بودهاند€ تا اينكه در پي دستور مجلس عراق، تعداد 239 نفر از اسراي >مجرم< ايراني (كه رامين هم بين آنها بودهاست) آزاد شده، به وطن باز ميگردند.
سقف سنگی
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹-۱۳۶۷ -- آزادگان -- خاطرات. |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | رامین مهربان |
ناشر: | سازمان تبليغات اسلامي حوزه هنري |
سال نشر: | 1374 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | https://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/509121 |