قهرمان داستان، يك فرمانده تخريبچي است كه پس از مدتها خدمت و مجروح و شيميايي شدن ـ به قول خودش ـ تاريخ مصرف او سر رسيده و اكنون افراد ديگري خود را به اسم بسيجي و مانند آن معرفي كرده و در راس امور قرار گرفتهاند و بسيجيان و رزمندگان واقعي را فراموش كردهاند. در پي تماس آمريكاييها با او و دادن پيشنهاد پناهنگي، براي پناهنده شدن وي، دو تن از نيروهاي تحت امر او در دوران جنگ، (كه اكنون در حفاظت اطلاعات هستند) به تعقيب وي ميپردازند و سرانجام او را در بندر عباس، هنگام تدارك خروج از كشور دستگير ميكنند. در گفتگوهاي بين او و همرزمش (كه او را دستگير كرده)، اوضاع سياسي، اجتماعي زمان حال و نحوه برخورد با جانبازان، رزمندگان و خانواده آنها، تهمتها، بياحتراميها و … مطرح ميشود. او از فرصت استفاده كرده، ميگريزد و در نهايت بر روي آبهاي خليج فارس، در حالي كه تحت تعقيب نيروهاي ايراني و همرزمانش قرار دارد، قايق او مورد اصايت موك شليك شده از بالگرد آمريكايي قرار ميگيرد و قهرمان داستان كشته ميشود.
تخریبچی دوران
موضوع: | داستان |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | مولف ابوالفضل درخشنده |
ناشر: | ميعاد |
سال نشر: | 1381 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | https://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/661598 |