این فیلمنامه که در 73 صحنه کوتاه تنظیم شده، یک روایتحماسى در فضاى داستانهاى روستایى است. ماجراى ظالم ومظلوم، ارباب و رعیت، حق و ناحق، که در یک گذشته نامعلوم وزمانى دور رخ مىدهد. در پى یک جریان ساختگى دزدى، از سوى ارباب و پسرش جمال،«بابافرج» پدر «صنمبر» – دختر مورد علاقه جمال – و خدایار نامزدصنمبر، به اتهام دزدى دستگیر مىشوند. ارباب تنها در صورتىراضى مىشود بابافرج را آزاد کند که وى با ازدواج جمال و دخترشموافقت کند. بابافرج ظاهراً راضى مىشود به این ترتیب از زندان آزادمىگردد. یک شب قبل از جشن عروسى صنمبر و جمال، خدایار اززندان فرار مىکند و صنمبر را به عقد خود در مىآورد. جمال، خدایار وصنمبر را پیدا مىکند و با آنها درگیر مىشود. در این درگیرى جمالکشته مىشود، خدایار مجبور به فرار شده و صنمبر و پدرش دستگیرمىشوند. خدایار با عدهاى یاغى که مخالف ارباب هستند، آشنامىشود. پس از مدتى، اختلاف خدایار با رئیس گروه، آنها را تبدیلبه دو دسته مىکند. از طرفى صنمبر براى زایمان، با یک دلیجان اززندان به شهر منتقل مىشود، در راه اگرچه خدایار موفق مىشودهمسر و فرزند تازه به دنیا آمدهاش را نجات دهد، اما خود به دستیاغىها کشته مىشود.
به امید دیدار
موضوع: | فیلمنامهها |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | كيومرث پوراحمد |
ناشر: | سازمان تبليغات اسلامي حوزه هنري سوره مهر |
سال نشر: | 1381 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | https://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/677544 |