در كتاب نشانه نويسنده در جستجوي خاطراتي مستند و خاص بوده است كه در سينه سه تن از يادگاران اين جبهه است. بخش عمده اين كتاب، ماجراهايي است كه محمد احمديان طي چند جلسه مصاحبه در موضوعات و مباحث تفحص و جنگ براي مؤلف روايت كرده است. بخش ديگري از آن هم چند روايت از حميد هادي پور است و بخشي از آن نيز چند قصه كوتاه از گفت و گوهاي نويسنده با حاج رحيم صارمي مي باشد. گزيده كتاب : سرنداشت و پيكرش دو نيم شده بود. توي جيب هاي لباس تعدادي كارت و يك قرآن كوچك و يك خودكار بود. يكي از كارت ها نظرمان را جلب كرد.روي آن با خطي بسيار زيبا و رنگ زرد نوشته بود: «و خداوند ندا مي دهد كه شهدا به بهشت درآيند.» از شهيد عكس گرفتم. از كارت هم. خواستم بارديگر كارت را ببينم،ديدم سفيد سفيد است! از عليجاني پرسيدم: «كارتي كه اون جمله روش نوشته شده بود،كجاست؟» گفت: «همونه كه دست خودته.» اثري از جمله ي روي كارت نبود. …. عكس ها را كه چاپ كردم ، تمام عكس ها چاپ شد،به جز عكس كارت! مات مات بود!
نشانه
موضوع: | اطلاعاتی ثبت نشده |
---|---|
محل نشر: | قم |
نویسنده: | محمد احمديان، رضا مصطفوي |
ناشر: | موسسه فرهنگي هنري طلايه داران نور |
سال نشر: | 1385 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | اطلاعاتی ثبت نشده |