‏خوب من، سرزمین من

کتاب حاضر داستان کوتاهی است که برای کودکان و نوجوانان نوشته شده است. موضوع، داستان دربارة دوران جنگ ایران و عراق و روزهای آغازین جنگ در منطقه گیلان غرب می‌باشد. شعبان، صداقت و راوی داستان، سه نوجوان از اهالی گیلان غرب که به چوپانی گوسفندان اشتغال دارند، هر شب با قصه‌های عمو باد سرگرم می‌شدند. روزی عمو باد توسط جاسوسان عراقی مجروح می‌شود و این آغاز حمله گسترده عراق به ایران و بالاخص منطقه گیلان غرب بود. عمو باد به همراه قهرمانان داستان و دیگر مردم شهر به مقاومت در برابر دشمن می‌پردازند و این در حالی است که شهر مورد هجوم و اصابت مستقیم گلوله‌های تانک و توپ دشمن قرار دارد. در ادامه داستان با شروع «عملیات مطلع الفجر» شعبان، صداقت و راوی به همراه عمو باد به‌عنوان آر.پی.چی‌زن به شکار تانکهای دشمن می‌روند و ضمن آزادسازی منطقه سر پل ذهاب درحالی‌که عمو باد به شهادت رسیده است، این پیروزی را جشن می‌گیرند.