دو حكایت از چندین حكایت رحمان: در كتاب نخست، مطير، حسون، خالو، عباسو و بدريه در آبادان هستند. دشمن قسمت بيشتر شهر را اشغال كرده است و مردم شهر را ترك كردهاند. حسون و مطير صميمي هستند و هيچگاه همديگر را تنها نميگذارند و در اين زمان نيز هر دو براي دفاع از شهر ميجنگند. پدر به همراه بزش بيقرار است، شوهر او، برادر مطير شهيد شده است. مطير و ديگران از رحمان، برادر بدريه ميخواهند كه بدريه را به جاي امني ببرد، اما رحمان بيتوجه به امور فقط به فكر خود است و آنها را ترك ميكند. در حكايت دوم، ديگران در همان شرايط حكايت اولي قرار دارند و رحمان چهرة ديگر و متفاوتي از خود به نمايش ميگذارد. او در اين حكايت نماد ايثار، فداكاري و حس مسئوليت است.
دو حكایت از چندین حكایت رحمان
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹ - ۱۳۶۷ -- نمایشنامه |
---|---|
محل نشر: | تهران |
نویسنده: | نوشته عليرضا نادري |
ناشر: | اميركبير |
سال نشر: | 1388 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | https://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1970576 |