“عملیات بدر را پشتسر گذاشته بودیم و او داشت با آبوتاب جریان مجروحیتش را تعریف میكرد. «وقتی تیر خوردم سرمو روی قایق گذاشتم و با این فكر كه الان شهید میشم چشامو بستم و شهادتین گفتم. گفتم الانه كه حوری بهشتی بیاد و سرمو به دامن بگیره. اما هرچه چشامو بستم و باز كردم غیر از هورالهویزه چیزی ندیدم.» آنچه در بالا آمدهاست قسمت كوچكی از خاطرات شهید«سید ابراهیم شجیعی» است كه در این كتابچهی جیبی به چاپ رسیدهاست. وی در سال 1326 در روستای رویین اسفراین به دنیا آمد. در سال 1360 فرماندهی سپاه سبزوار را بهعهده گرفت و در عملیات والفجر هشت شهید شد.”
كاش ما هم…: شهید سید ابراهیم شجیعی
موضوع: | جنگ ایران و عراق، ۱۳۵۹-۱۳۶۷ -- شهیدان -- سرگذشتنامه. |
---|---|
محل نشر: | مشهد |
نویسنده: | نوشته طيبه دلقندي |
ناشر: | كنگره بزر گداشت سرداران و سه هزار شهيد شهيد استانهاي خراسان انتشارات ستارهها |
سال نشر: | 1387 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | https://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1533872 |