وضوع حوادث این رمان به تابستان سال 1357 و ماه های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در یکی از روستاهای کشورمان بر می گردد که مبارزات مردمی برای سرنگونی حکومت طاغوت در مراحل حسٌاسی قرار دارد. شخصیت های داستانی این رمان هم چند نوجوان هستند که در موقعیت های خاص رویدادهای مربوط به انقلاب قرار می گیرند و واکنش هایی را از خود بروز می دهند که مجموع این حوادث قصه رمان و دستها از خاک روییدند را تشکیل می دهد.
حوادث داستان از نظر زمانی به صورت پیوسته و متوالی روایت می شود، اما در انتهای آن دو بخش کوتاه هست که مربوط به چند سال بعد است. یکی از این بخش ها، نامه فرزانه به سهیلا است که سرگذشت تعدادی از شخصیت های درگیر در وقایع تابستان 1357 در روستا را که اکنون در شهر زندگی می کنند شرح می دهد. در پایان داستان معلوم می شود، اسد به همراه مادرش به شهر کوچ کرده و آنجا تحصیل می کند و عاطفه و دو شخصیت دیگر داستان(بهناز و گوهر) با خانواده فرزانه در شهر رفت و آمد دارند. در مجموع، حوادث داستان«و دستها از خاک روییدند» روایت خاطره انگیزی از روزهای پر تلاطم پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در یکی از روستاهای کشورمان است که فعالیت تعدادی از مبارزان انقلابی باعث بیداری در بین بقیه اهالی روستا و سرانجام پیروزی آن ها می شود.