در نمايشنامهي حاضر، داستان مردي به نام “رحيم” بازگو ميشود. او كارمند شركت نفت است و با همسر، دختر، و پسرش زندگي ميكند. دخترش، “مينا”، خواستگاري به نام “روزبه” دارد كه قرار است با يكديگر ازدواج كنند. در همين اثنا، “رحيم” از سوي شركت نفت به جبهه اعزام ميشود، اما قبل از رفتن به دخترش، قول ميدهد تا دو ماه ديگر برگردد و عروسي را برگزار كند. غافل از اين كه در نبود او شهر بمباران ميشود و خانهي وي با خاك يكسان ميگردد. وقتي “رحيم” به شهر ميرسد، خانه به تلي از خاك تبديل شده است. او در ميان آوارها مينشيند و خاطرات گذشته را مرور ميكند.
دایه شیرین را بردند
موضوع: | نمایشنامه فارسی -- قرن ۱۴. |
---|---|
محل نشر: | قم |
نویسنده: | حسن حاجتپور |
ناشر: | نسيم حيات صرير |
سال نشر: | 1384 |
شابک: | اطلاعاتی ثبت نشده |
کتابخانه ملی: | http://opac.nlai.ir/opac-prod/bibliographic/1079908 |