هور یعنی زندگی راز آلود، رازی که در آرامش نیزارها خفته است.
هور یعنی ماه ها زندگی درون بلمی کوچک بر روی آب در میان نیزارها
این رازهای نا مشکوف را از مردانی که گمنام درآن آرمیده اند باید بپرسید
مردانی چون علی هاشمی که سال ها بدون هیچ اثری درآن مانده اند.
هور همچنان ساکت و آرام خواهد ماند
چرا که از داغ هایی که دیده مهر خاموشی بر لبانش زده است.