با دو تا از پسرعموهایم یواشکی رفتیم جبهه. به محض اینکه رسیدیم و دسته بندی شدیم، اسم ما سه نفر را خواندند. اما به خاطر حاضر جوابی، ما را میخواستند برگردانند. به یک شرط میتوانستیم بمانیم که با مسئول آنجا کشتی بگیریم.