گروهی از غواصان بسیج و سپاه پاسداران برای انهدام سکوی العمیه عراق آماده می شوند. رزمنده ای به نام نصرت به تنهایی به مأموریت شناسایی و عکس برداری از اسکله می رود. همرزم او، احمد، که می داند نصرت بیمار است به دنبال او روان می شود. آن ها به محاصره ی دشمن درمی آیند. احمد نصرت را فرار می دهد و خود دستگیر و کشته می شود. با اطلاعاتی که نصرت در اختیار رزمندگان قرار می دهد، اسکله ی العمیه منهدم می شود.
فیلم سینمایی “افق” از سری فیلمهای دفاع مقدس به کارگردانی و نویسندگی رسول ملاقلی پور و با حمایت بنیاد سینمایی فارابی محصول سال ۱۳۶۷ است.
فیلمنامه قوی، صحنه آرایی و میزانسن های مناسب به همراه بازی خوب جهانبخش سلطانی در نقش نصرت و سید جواد هاشمی در نقش احمد، فیلم افق را به اثری موفق در تاریخ سینمای دفاع مقدس تبدیل کرده است. این فیلم دومین فیلم پرفروش ایران در سال ۶۸ بود که یک میلیون نفر آن را تماشا کردند.
شهید آوینی درباره این اثر یادداشتی دارد با این مضمون؛ وظیفه فیلمسازان مسلمان در این مسیر بسیار دشوار است و مگر وظیفه گردان تخریب،بچه های اطلاعات وعملیات و خط شکن ها آسان بود؟آنها بر« تکنو لوژی تسلیحاتی غرب»غلبه کردند و اینها نیز باید عرصه ی «هنر تکنولوژیک»را فتح کنند. با روی آوردن به جاذبیت های کاذب،دلقک بازی وآرتیست بازی و هیجانات عصبی و…نمی توان سینما را به خدمت اسلام کشید.
تفاوت اساسی فیلم “افق” نیز با دیگر فیلم های جنگی امسال در همین جاست که مقصد آن ایجاد تحول عمیق فطری در انسان ها نیست.”افق” خواسته است که وسیله ای برای تفنن مخاطبان سطحی و آسان پسند باشد و این هدف والایی نیست؛گذشته از آنکه تاریخ جنگ نیز با این قهرمان پروری ها مخدوش می شود وعملیات کربلای سه تبدیل می شود به ملغمه در هم جوشی از فیلمهای هالیوودی و سینمای فردین ودیگر ستارگان… اما با پرسو ناژهایی که مردانش لباس بسیجی پوشیده اند وزنانشان چادر شرمن ومقنعه سفید. چه ضرورتی برادر«ملاقلی پور»را وا داشته است که پای در این راه بگذارد؟