ما صرفاً بهخاطر اسلام میجنگیم!
گزارش گلف به نقل از دفاعپرس: خرداد سال ۱۳۶۱ بود که پس از فتح خرمشهر و تثبیت مواضع رزمندگان اسلام در آنجا و درحالی که رژیم صهیونیستی به جنوب لبنان حمله کرده و مردم این منطقه را به خاک و خون کشیده بود، هیأتی عالیرتبه سیاسی و نظامی جمهوری اسلامی ایران همراه با رزمندگانی از تیپ ۲۷ محمدرسولالله (ص) سپاه و تیپ ۵۸ تکاور ذوالفقار ارتش، به سوریه و لبنان سفر کرد تا به یاری مردم مظلوم و بیدفاع لبنان و نیز مقابله با رژیمصهیونیستی بشتابد؛ البته پس از بررسیهای صورتگرفته، مشخص شد که حضور نظامی جمهوری اسلامی ایران در سوریه و لبنان در آن مقطع زمانی، موجب تجزیه نیروها در مقابل ارتش بعث عراق میشود؛ بنابراین حضرت امام خمینی (ره) آن جمله معروف را فرمودند که «راه قدس از کربلا میگذرد».
سردار شهید «علیرضا موحددانش» فرمانده گردان حبیببنمظاهر لشکر ۲۷ محمدرسولالله (ص)، یکی از رزمندگانی بود که برای مقابله با رژیمصهیونیستی به سوریه و لبنان رفت و پس از بازگشت، فرمانده لشکر ۱۰ سیدالشهداء (ع) شد و سرانجام ۱۳ مرداد سال ۱۳۶۲ نیز در عملیات «والفجر ۲» به شهادت رسید. این فرمانده سپاه اسلام، هنگام اعزام برای مقابله با رژیمصهیونیستی در مصاحبهای، در بیان تفاوت اینکه صدام کافر به ما حمله کرده و خاک ما را اشغال کرده است، با صهیونیستها که جنوب اسرائیل را اشغال کرده و ملت مسلمان لبنان را به خاک خون کشیدهاند، گفته است: البته فرق چندانی ندارند؛ در اصل، این هم حرکتی است برای نجات صدام و همچنین یک حرکت تاکتیکی و کاملاً حسابشدهای است از جهت اینکه میبینند الان تمام کشورهایی که دور ایران را گرفتهاند، کشورهای مزدور آمریکا هستند و ایران هیچ راهی نمیتواند برای کمک به سوریه و مردم مستضعف فلسطین داشته باشد. به خاطر همین از این موقعیت سوءاستفاده کرده و در خاک لبنان نیرو پیاده کردند؛ چراکه دقیقاٌ میدانستند که کشورهای همسایه ما نخواهند گذاشت تا به آنها (مردم لبنان) کمک کنیم.
شهید موحد دانش افزوده است: در این رابطه با صحبتهایی که برادران کردند، ما به هر طریقی که شده باشد؛ اگر چنانچه لازم باشد، با زور و اجبار حتی راهی باز میکنیم به فلسطین و به مردم آنها؛ و مسئله اینکه ما در این کشور و یا کشورهای دیگر بجنگیم، مطرح نیست؛ ما صرفاً بهخاطر اسلام میجنگیم و حتماً به آنها کمک خواهیم کرد.
این شهید والامقام همچنین با اشاره به عاقبت صدام، گفته است: با اتکا به خداوند عاقبت او را ملتهای مستضعف دنیا باید تعیین کنند و عاقبتی جز سرنگونی [در انتظار او نیست]؛ البته نه سرنگونی شخص صدام؛ چراکه مسئله صدام برای ما دیگر مطرح نیست و مسئله ستمکاری حزب بعث و رژیمهای پوسیده منطقه [مطرح است] که انشاءالله سرنوشت آنها را همین مردم مستضعف ایران و جهان بزودی تعیین خواهند کرد.