ماجرای شفای فرزند شهید «ابراهیمی»

شفای فرزند شهید ابراهیمی

به گزارش گلف به نقل از دفاع‌پرس، سید محمد ابراهیمی سریزدی سال ۱۳۴۱ در شهر انار شهرستان رفسنجان به دنیا آمد. تحصیلات دوره‌های ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش گذراند و پس از مهاجرت خانواده به یزد، دوره متوسطه را در رشته ساختمان هنرستان فنی این شهر طی کرد. با اوج‌گیری مبارزاتی انقلاب اسلامی، همراه مردم در تظاهرات و راه‌پیمایی‌ها شرکت کرد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در یکم آذر ۱۳۵۹ به عضویت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی درآمد و داوطلبانه عازم کردستان شد. سپس دوره آموزش تکمیلی نظامی و آموزش کالک و نقشه‌خوانی را در پادگان شهید بهشتی تهران گذراند. پس از پایان آموزش، راهی جبهه جنوب شد و در یکی از مناطق سوسنگرد، مسئولیت شناسایی را به عهده گرفت. او در یکی از گشت‌زنی‌ها از ناحیه پا مجروح شد و برای مداوا به یزد بازگشت، اما هنوز بهبود کامل نیافته بود که دوباره راهی جبهه شد.

ابراهیمی در سال ۱۳۶۱ به فرماندهی عملیات سپاه ناحیه یزد منصوب شد. بعد از هفت ماه، در ۲۲ آبان ۱۳۶۱، مسئول اجرایی قرارگاه صاحب‌الزمان (عج) شد. در ۱ مهر ۱۳۶۲، فرمانده طرح عملیات تیپ ۱۸ الغدیر و در ۶ شهریور ۱۳۶۵، جانشین فرمانده تیپ ۱۸ الغدیر شد.

ابراهیمی در عملیات خیبر، بدر، قدس ۵، والفجر ۸، کربلای ۴ و کربلای ۵ شرکت داشت. وی به علت تخصص در نقشه‌خوانی، در بیشتر موارد، در اتاق عملیات روی نقشه کار کرد. طرح‌های او همواره مورد توجه مسئولان سپاه قرار می‌گرفت. در عملیات خیبر، وقتی بخشی از منطقه در اختیار نیرو‌های عراقی بود، از نیرو‌های رزمنده خواست کروکی آن بخش را بکشند و او بر اساس نقشه‌ای که آماده کرده بود، اولین فرد در عملیات بود که توانست خاکریز دشمن را فتح کند.

سرانجام ابراهیمی در عملیات کربلای ۵ در هشتم بهمن ۱۳۶۵ که از سنگر فرماندهی خارج شده و همراه بیسیم‌چی‌اش به طرف خط مقدم شلمچه می‌رفت، از ناحیه پهلو هدف اصابت ترکش گلوله توپ قرار گرفت و به شهادت رسید. فرزندش، سید محمدعلی، بعد از شهادت او به دنیا آمد. پیکر شهید ابراهیمی تا مدت‌ها مفقود بود، تا اینکه در ۲۱ تیر ۱۳۷۵ و پس از مبادله پیکر شهدا و کشته‌شدگان عراقی، پیکرش به کشور بازگشت و پس از تشییع در گلزار شهدای یزد به خاک سپرده شد.

زهرا باقی‌زاده در باره سیره و زندگی شهید ابراهیمی می‌گوید: در سال ۱۳۶۵ با شهید سید محمد ابراهیمی سریزدی ازدواج کردم، زندگی مشترک ما بسیار کوتاه بود و سید علی‌محمد تنها فرزند ماست که ۲۱ روز بعد از شهادت ایشان به دنیا آمد، سید علی اسمی بود که شهید به همرزمانشان برای نامگذای بر فرزندش سفارش کرده بود و محمد هم برای زنده نگهداشتن نام این شهید برای تنها فرزندش انتخاب شد.

هنگام ازدواج ۱۵ سال بیشتر نداشتم و فرزندم در آن زمان ۶ ماهه بود که به بیماری سختی مبتلا شد دکتر بدون استثنا من را جواب کردند و گفتند فرزندت زنده نمی‌ماند، اما خوابی که از شهید دیدم باعث شفای فرزندمان شد. در همان زمان بیماری سید علی‌محمد، یک شب با شهید درد و دل کردم که اگر من هم مانند شما به بهشت رفته بودم معلوم بود که دیگر زن و بچه یادم می‌رفت.

همان شب خواب دیدم که شهید آمد کنارم نشست و چیز سر تیزی مانند تیر را نشانه گرفت و به بازوی من زد که از درد مانند مار به خود حلقه می‌پیچیدم به او گفتم که آقا سید محمد بعد از چند وقت حالا هم اینطوری آمدی، گفت این از شدت ناراحتی حرف دیشب توست، من به فکر شما نیستم؟ برای رفع بیماری به بچه ماست دادی؟ من دنیایی و ناآگاه شروع کردم خندیدن و گفتم من پزشکان را به تنگ آوردم ماست به بچه بدهم، گفت مگه ۶ ماهش نیست، ماست را بریز داخل شیشه‌اش و به شکل دوغ دربیار و به بچه بده، این را به بچه دادم و شفا پیدا کرد و دیگر جواب آزمایش‌هایش بدون هیچ مشکلی بود.

فرازی از وصیت نامه شهید

شکر و سپاس خدا را که ما را در زمانی حیات بخشید که مرگمان می‌تواند شهادت در راهش باشد. با سلام و درود بیکران به روان پاک شهدای راهش باد. آنچه در این متن می‌نویسم وصیتنامه بنده حقیر و محتاج درگاه باری تعالی سید محمد ابراهیمی می‌باشد.

اول وصیتم با پدر و مادرم و خانواده‌ام می‌باشد. پدر و مادر و خانواده عزیزم اولا امیدوارم که من را ببخشید و حلالم کنید و دوم اینکه هیچگاه دست از یاری اسلام و امام و روحانیت برندارید و هیچگاه گوش به حرف افراد منافق و کافر ندهید و همیشه به صحبت‌ها و پیام‌های امام گوش دهید و راه خود را برمبنای صحبت‌های او تعیین کنید. سوم اینکه همیشه به یاد خدا باشید و به دستورات شرعی الهی عمل کنید و از امت شهیدپرور ایران و بخصوص همشهریان عزیز می‌خواهم دست از اسلام، امام و انقلاب برندارند و با حضور در صحنه پوزه لاشخوران شرق و غرب را به زمین بمالند.

مواظب باشید افراد منافق شما را فریب ندهند به قول مولای متقیان حضرت علی (ع) افراد منافق خیلی ظاهرفریب هستند. برادران عزیز ملاک شما باید دستورات خدا، قرآن، چهارده معصوم و امام عزیزمان خمینی کبیر باشد. برادران عزیز با حضور در صحنه‌های جنگ و انقلاب روح شهدای اسلام را شاد کنید و دشمن را به هراس و وحشت بیاندازید.

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *