زمانی که از منطقه بازی دراز سخن به میان میآید، یاد آن ارتفاعات صعب العبور و ناهموار و آن قله های سر به فلک کشیده با بریدگیهای پیوسته و سراشیبی های وسیع در منطقه مرزی در استان کرمانشاه در ذهن نقش میبندد. این ارتفاعات، همانند مثلثی است که در داخل قصر شیرین و گیلان غرب و سرپل ذهاب واقع شده و مسلط بر تمامی منطقه است.
در نخستین روزهای جنگ، نیروهای بعثی در همین منطقه استقرار یافته و علاوه بر چیرگی بر قصرشیرین، سرپلذهاب را هم زیر نظرگرفته و از دیدبانی در بازیدراز هم غافل نبودند.
درآن زمان ارتفاعات بازیدراز اساسیترین منطقهی فتح شده توسط ارتش عراق بود، به همینخاطر غیر از مسلط شدن بر این ارتفاعات، توان دستیابی به استانهای ایلام و کرمانشاه را فارغ از هیچگونه هراسی داشته و همچنین یک حایل طبیعی مرتفع برای نگهداری شهرهای تصرف شدهی قصرشیرین و خانقین به حساب میآمد. از این رو اهمیت آزاد سازی ارتفاعات بازی دراز برای حفظ و نگهداری مرزهای غربی سرزمین ایران طرح برجستهای به حساب میآمد.
مأوا و منزلت ارتفاعات بازی دراز
آزادی ارتفاعات بازی دراز، در ایمنسازی مرزهای غربی سرزمین ایران و پیروزی در سایر عملیات های دفاع مقدس مثل آزادی آبادان نقش بسزایی داشت.
به گزارش از سایت خبرگزاری مهر در یک مصاحبه شهید محسن وزوایی که از فرماندهان میدانی عملیات بازیدراز بود این چنین میگوید: طبق اطلاعاتی که داشتیم سپاه سوم ارتش عراق در خوزستان ۲ لشکر را آماده کرده بود تا با استفاده از آن ها آبادان را بگیرد ولی عملیات بازیدراز باعث شد تا دشمن آن ۲ لشکر مجهز را از جنوب به سمت ما بکشد که در نتیجه شاید بالغ بر ۲ لشکر ارتش عراق را در این منطقه تار و مار شدند و یعنی نیروهایشان یا اسیر یا فراری و یا کشته و مجروح شدند و سازمان آن ۲ لشکر هم از بین رفت، اگر این عملیات را انجام نمیدادیم، چه بسا آبادان هم سقوط میکرد.
غلامعلی پیچک زادهی شهر تهران در سال 1338 هستی یافته و دانشجوی فیزیک هستهای دانشگاه تهران که تقریبا هشتاد واحد را گذرانده بود با شروع بلوای کردستان به اتفاق شهید بروجردی و حاج احمد متوسلیان به منطقه رفت و سپس با سر آغاز جنگ ایران و عراق بی وقفه راهی جبهه شد.
شهید پیچک در نقشپردازی و مشکلگشایی بازیدراز بسیارکارآمد و سخت کوش عمل میکرد به طوری که از آغاز عملیات تا رساندن تسهیلات به ارتفاعات، همگی از طریق شهید پیچک انجام میگرفت. به گفته خبرگزاری مهر، سردارسید داوود رسولی از همرزمان شهید پیچک در عملیات بازی دراز میگوید: آذوقه و مهمات توسط افراد خاصی تا پای ارتفاعات میآمد. از آنجا افراد دیگری بودندکه مهمات و آذوقه را با قاطرها به ارتفاعات میرساندند و تمام هماهنگیها از نقطه شروع تا اینکه امکانات به قله ارتفاعات برسد همه توسط شهید پیچک تدبیر و هماهنگی میشد. جابجایی مجروحین هم چنین بود.
تهیه گالنهای ۲۰ لیتری آب، تهیه تسمه، و اینکه یک سری سقا شوند و آب به بچهها در ارتفاعات برسانند و چگونه رساندن آب، هماهنگیها همه از طریق طراحیها پیچک صورت میگرفت ما مشکل پشتیبانی توپخانه داشتیم، پیچک یک دیدبانی را از گیلان غرب به خطوط عراق نفوذ داده بود.
دیدهبان در یک جایی قرار گرفته بود که شهید پیچک تعیین کرده بود. این دیدهبان با استقرار در محل گراهای دقیق میداد و توپخانه دشمن به طور دقیق گلوله باران میشد و عراق از دقت کار پی به یک دیدهبان برده بود. عراق سه گردان نیرو معطل یافتن این دیدهبان کرده بود. بحث استفاده موشک ماولیک بوسیله هلیکوپترکبری از پیشنهادهای شهید پیچک بوده است. کدام خلبان هوانیروز جرأت این کار را دارد اما عشق و علاقه بچههای هوانیروز به پیچک باعث شد که این پیشنهاد عملی شود و این موشک را نصب کردند و حتی آزمایش کردند.
اثر نمایان شهید شیرودی در عملیات بازی دراز
شهید علی اکبر شیرودی که شاهبیت کلمات در زندگی او از جنس ایمان و رشادت بوده درآن ارتفاعات سر به فلک کشیده منطقه ی بازی دراز در روز هشتم اردیبهشت وقتی عراق لشکر زرهی خود را با 250 تانک برای پسگرفتن بازیدراز به سمت سرپل ذهاب حرکت داده بود بعد از تخریب تانکهای متعدد،گلولهای از پشت سر به شهید شیرودی برخورد کرد و نقش ایثار و شجاعت را به تصویر کشید و شهید شد.
بازی دراز در تکیه برعارفان زبده
زبدگان یکی پس از دیگری پایکوبان و رقصنده رنگ سرخ شهادت را به تصویر میکشیدند. بازی دراز کششی پیدا کرده که نیروهای با هوش و کارآمد را به سمت خود جذب میکرد. وزوایی از مهرههای اصلی برنامه ریزی عملیات بوده و چند نفر از نیروهای گردان ۹ سپاه که شهید وزوایی مسؤول آنها بود، خصوصاً عباس شعف در شناساییها و عملیاتهای ایذایی بسیار کمک کرده و شهید حسن بهمن هم دو نوبت در بازیدراز مستقر شد. نوبت اول عضوی از گردان ۷ سپاه و نوبت دوم فرمانده گردان ۹ سپاه بود. حجتالاسلام محمود غفاری (محمدباقر گرهقوزلو) از روحانیون تهران، که در عقیدتی سیاسی لشکر ۸۱ زرهی کرمانشاه و امام جماعت پادگان اباذر بود، با توجه به حساسیت منطقه به بازیدراز آمده و تا لحظه شهادت از منطقه جدا نشد. در دیدهبانی هم سنگ تمام گذاشت. در واقع یکی از کلیدهای فتح بازیدراز شهید غفاری بود.
اولین شهید در ارتفاعات بازیدراز شهید فتحنایی، از نیرویی زبده و تازه نفس بود، پیش من آمد و گفت: من فردا برای شناسایی میروم. گفتم: قبلاً شناسایی انجام شده. گفت: نه باید خودم هم ببینم. شهید فتحنایی با برادر کرمعلی به قله هزار و پنجاه رفتند و در نهایت شب قبل از عملیات شهید شد. جالب اینجا بود که پدرش از تهران به بازیدراز آمد و گفت: آمدهام پسرم را ببینم. گفتم: پسرتان رفته و هنوز برنگشته. گفت: من حدس میزنم شهید شده و باید جنازهاش را بیاورم. از ما التماس که بگذارید خودمان برویم. گفت: نه باید خودم بروم. بعد با آقای کرمعلی رفتند و جنازه را نتوانستند پیدا کنند. پدرش خیلی ناراحت بود. یک شب پیش ما خوابید. صبح که بیدار شد، گفت: من پسرم را پیدا کردم. دیشب خواب پسرم را دیدم که به من گفت آن صخرهای که شما آمدید، شما آن طرفش بودید و من آن طرف دیگرش بودم. بعد راهی شد و رفت دقیقاً همان جایی که خواب دیده بود، پیکر پسرش را پیدا کرد و به پادگان انتقال دادند.
نغرب
شکوه و نصرت در ارتفاعات سر به فلک کشیدهی بازیدراز
هنگامی که آواز دلنشین بهار در گوش همگان پیچیده و قدم زنان خود را به فصل دومش، همان ماهه پریچهر رساند، درست در روز دوم اردیبهشت سال 1360 بعد از سه ماه نقشهریزی و تعیینماهیت و مدلسازی، نیروهای با صلابت سپاه پاسداران و ارتش جمهوری اسلامی ایران برای اولین بار در یک حرکت مشترک عملیات نیمهگستردهای از سه محور، با نام عملیات بازی دراز برای رهایی ارتفاعات استراتژیک این منطقه شروع شد.
با نگرش به این که جایگاه و ارزش عملیات بازی دراز، بسیار حیاتی و خطیر محسوب میشد فردماندهان دلاوری در آن حماسه سازی کردند از جمله:
• حسین ادیبان
• حجت الاسلام محمود غفاری
• علی اکبر شیرودی
• محسن وزوایی
• غلامعلی پیچک
• علیرضا موحد دانش
• محسن حاج بابا
• احمد کشوری
• اصغر وصالی
• محسن شریک
• محمد بروجردی
• محمدحسین بهشتی
به گزارش سایت خبرگزاری مهر دکتر بهشتی بعد از پیروزی، رزمندگان عملیات بازی دراز را مصادیق عینی عارفان واصل معرفی کرد و گفت: از قول من به عرفا بگویید عرفان واقعی، خانقاهش در بازی دراز است.
در قسمت پشتیبانی عملیات بازیدراز، بلندپروازان فداکار هوانیروز کرمانشاه با سرپرستی خلبان شهید علی اکبرشیرودی نبردی دشوار و ابهام آمیز را با رژیم بعث شروع کرد. در حین عملیات پاتکهای کثیری بین طرفین صورت گرفت و عراقی ها 32 پاتک اجرا کردند که وسیع ترین آن وجود دو لشکر و یک تیپ کامل مکانیزه به فرماندهی بیواسطهی صدامحسین بود. و سرانجام بلندترین قله ها با ارتفاع 1050 و 1100 را تصرف کرده و پس از هشت شبانه روز سخت کوشی، دلاوران بیباک ایران، ارتفاعات بازیدراز از دست متجاوزان عراقی آزاد کردند.
به راستی که بازیدراز اولین عملیاتی بود که درآن متجاوزان عراقی بیشترین ضایعات را داشته و ناگزیر به عقبنشینی شدند. هیهات که درنابود شدن تشکیلات دو لشکر و تجهیزات نظامی عراق، هزاران نفر در خاک پاک ایران کشته و اسیر شدند و زمینه های فروپاشی صولت و بزرگی صدام حسین را به وجود آوردند.