عملیات کربلای 10

تاریخ شروع:

1366/02/04

تاریخ پایان:

1366/02/16

نیرو های عمل کننده:

ارتش، سپاه

رمز عملیات:

يا صاحب الزمان (عج) ادركنی

عملیات گستردۀ کربلای10

عملیات کربلای 10

عملیات گسترده کربلای 10 در منطقه شمال‌غرب ایران و جبهه شمالی ماووت عراق در استان سلیمانیه با رمز مبارک «یا صاحب‌الزمان(عج)» و با همکاری نیروهای نامنظم قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی کردستان عراق و فرماندهی قرارگاه نجف، در تاریخ 25/01/1366 آغاز شد. از دستاوردهای این عملیات می‌توان به آزادسازی 250 کیلومتر از خاک عراق و ارتفاعات شهر ماووت اشاره کرد. این عملیات طی بازه‌ی زمانی 10 روزه به انجام رسید اما کمبود نیرو و ضعف پشتیبانی سبب شد ادامه عملیات با موفقیت اجرا نشود و پس از گذشت حدود 10 روز عملیات به پایان رسید.

 

 منطقه عملیاتی عملیات کربلای 10

منطقه عمومی _عملیاتی عملیات کربلای 10 واقع در محور بانه – سردشت می‌باشد، به‌طوریکه از شمال به رودخانه مرزی گلاس، از جنوب به رودخانه آوسیویل، از غرب به ارتفاعات گرده‌رش و ارتفاعات عمومی آسوس  و از شرق به سورکوه منتهی می‌شود.
این منطقه دارای ارتفاعات نسبتاً بلند و صعب‌العبور بود که به دلیل نبود جاده، آمد و رفت در این مناطق با دشواری های فراوانی همراه بود. مرتفع‌ترین کوه این منطقه کوه«گارو» است که به همه مناطق اطراف اشراف دارد. همچنین، علاوه بر روستا‌ها و شهرک‌های متعددی که در سطح منطقه وجود دارد، رودخانه‌های مذبور در منطقه جریان دارند. همچنین وجود درختان سربه فلک‌کشیده در دامان این ارتفاعات منجر به ایجاد وضعیت کاملا مناسبی برای استتار و پنهان گشتن نیرو‌های پیاده و حرکت و منتقل شدن آن‌ها در روز  گشته‌بود.

 

اهداف

یکی از اهداف عملیات کربلای 10، پیش‌رفتن به سمت سلیمانیۀ عراق از شمال شرق بود؛ از دیگر اهداف می‌توان بهیوستن جبهۀ خودی به منطقه‌ای که در زیر نفوذ اتحادیه میهنی بود، اشاره کرد.

 

استعداد نیروهای خودی

  • 9 لشکر
  • 6 تیپ پیاده
  • 7 گردان توپخانه خودی

 

 

طرح مانور عملیات کربلای 10

در سال هفتم جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در غرب کشور با عملیات گستردۀ کربلای 10 و همچنین آغاز عملیات فتح 5 مرحلۀ جدیدی از جنگ آغاز  گردید‌؛ اگرچه آغاز این عملیات‌ها به‌منزلۀ مقدمۀ شکل پذیری استراتژی جدید ایران بود، اما دو عملیات مذبور از عوامل دیگری نیز تأثیر پذیرفته‌بود. اینطور که در خرداد سال 1364، پس از انجام عملیات بدر، وضعیت حاکم‌شده بر جنگ منجر به ایجاد این نگره شد که با اجرای یک عملیات منظم و عظیم هرگز ارتش عراق شکست نمی‌خورد، زیرا این حکومت با گرد‌آوری همۀ نیروهایش می‌توانست در برابر نیروهای ایران مقاومت کرده و مانع از تحقق اهداف ایران شود.

بر این اساس، تأکید زیادی بر این مسئله می‌شد که با اجرای هم‌زمان دو عملیات، سبب تجزیۀ قوای دشمن و ایجاد وضعیت جدیدی گشت؛ اما  کمبود و فقدان نیروی مبارز از اجرای این مانور ممانعت می‌نمود. بنابراین تدبیری اندیشیده‌شد که سپاه پاسداران یک عملیات منظم و یک عملیات بزرگ نامنظم را هم‌زمان برنامه‌ریزی و به‌کار ببندد. بنابراین، سپاه قرارگاه رمضان را تشکیل داد و ارتباط با معارضین عراقی را  گسترده ساخت و همچنین اقدام به سازمانبخشی و تجهیز آنها نمود.

به‌علاوه، ضمن گفت‌‌وگوهایی که در این مرحله انجام شد، بر مبنای تجربه‌هایی که در عملیات خیبر و بدر بدست‌آمده‌بود و  همچنین با توجه به عدم موفقیت احتمالی در عملیات تکی و از دست رفتن ثمرۀ تلاش‌ها و مشقت‌های یکساله، به‌همراه زمان و تجهیزات، دوراندیشی شده‌بود که دست‌کم دو عملیات به‌طور هم‌زمان طرح‌ریزی شود که اگر یک عملیات با شکست مواجه شد و راهکارها بسته‌شد، نیرو و تجهیزات و امکانات در منطقۀ دیگری به‌کار بسته‌شود؛ به‌همین خاطر‌ در سال 1365 چندین عملیات طرح‌ریزی شد که از جملۀ آنها می‌توان به عملیات کربلای10 و فتح5 اشاره نمود.

عوامل کارسازی که در فتح جبهۀ جدید در منطقۀ غرب کشور تأثیر داشتند عبارت بودند از:

  • ضرورت تدام جنگ و ممانعت از ایجاد رکورد در آن
  • حفظ ابتکار عمل در مقابل دشمن
  • گشودن جبهۀ جدید برای دشمن در منطقۀ غرب کشور و تجزیۀ قوای آن
  • کاهش دادن حساسیت دشمن نسبت به منطقۀ جنوب
  • گرفتن فرصت از دشمن برای یافتن راهکارهای جدید در جبهه‌های جنوب

 

با توجه به ابهامات، رسیدن موعد مرخص نمودن نیروها، شتابزدگی قرارگاه رمضان در اجرای عملیات، عدم توازن در قرارگاه، افشا شدن احتمالی عملیات و آگاهی بعثی‌ها از آن، تصمیم‌گیری برای اجرای عملیات و بهره‌مندی از سرعت‌عمل کافی برای مشخص نمودن طرح مانور عملیات را با نواقص و مشکلات معدودی همراه می‌ساخت.

در گفت‌و گو های اولیه بنا بر اضطرار حضور یگان‌های قدرتمند سپاه در جنوب برای اجرای عملیات کربلای8، ایده داده‌شد که در مرحلۀ نخست عملیات کربلای10 ، یگان‌های ساکن‎‌شده در موضع عملیات با هدف تسخیر ارتفاعات خالی از نیروهای‌بعثی مأموریت خود را به شکل زیر آغاز نمایند:

  • محور شمالی: قرارگاه حمزه سیدالشهداء به همراه تیپ 110 خاتم‌الانبیاء(ص) و تیپ امام حسن‌(ع) و گردان‌های جندالله
  • محور میانی: قرارگاه حمزه سیدالشهداء2 با لشکر 57 حضرت ابوالفضل و تیپ 9 بدر
  • محور جنوبی: گردان‌های جندالله و سپاه کردستان با لشکر 155 ویژه سیدالشهداء

محور سردشت تا بالای ارتفاعات ژاژیله، گرده‌رش ، گلان و ماووت از اهداف موردنظر این مرحله بودند تا به محور جنوبی مستقر در ارتفاعات، بپیوندند.

پیرو این مباحث، قرارگاه رمضان مأمور شدتا عقبۀ دو قرارگاه دشمن در محور عمومی ماووت و چوارتا روی ارتفاعات سورقلات، شاخ کانل، کاریزه، آلاغلو، قامیش، کلاله وو شاخ گوجار را منهدم نماید. در اجرای عملیات تلاش بر این بود که این عملیات هم‌زمان با عملیات کربلای 8 آغاز شود، این تلاش‌ها منجر به اقدامات مقدماتی با سرعت چشمگیری شد که باعث متحول‌شدن طرح مانور گردید. به‌گونه‌ای که عملیات کربلای10 به دو مرحله تقسیم شد. چنان‌چه اگر عملیات غرب و جنوب با موفقیت اجرا شد در هر دو منطقه تا ثابت شدن وضعیت منطقه، عملیات تداوم بیابد و اگر که جنوب موفق به کامیابی نشد، یگان‎‌های جنوبی بدون درنگ به غرب جابه‌جا شوند و مرحله دوم عملیات اجرا شود.

 

طرح مانور مرحلۀ اول:

قرار بر این شد قرارگاه نجف در قالب لشکر 57 حضرت ابوالفضل(ع) در بلندی‌های گلان و اسپی‌دره و پاسگاه پلیس، و تیپ قاوئم کردستان در ارتفاعات گامو مستقر شده؛ تیپ 35 امام حسن(ع) که احتیاط لشکر 57 بود، در وهلۀ نخست با بهره‌جویی از وضعیت برای تصاحب قشن پیش‌قدم شوند.

مسئولیت عملیات در ارتفاعات کانی‌بدار، تپۀ منافقین و چنگاوری در جناح راست منطقه را قرارگاه حمزه به‌همراه تیپ 110 خاتم‌الانبیاء (ص) عهده‌دار شدند.

در جناح چپ منطقه که تحت فرمان قرارگاه بدر کردستان بود قرار بر این شد که :

  • تیپ بیت‌المقدس روی بلندی‎‌های سمت راست یال ارتباطی مستقر شوند.
  • روی ارتفاع کوخ نم‌نم لشکر بدر ساکن شوند.
  • لشکر ویژۀ شهداء نیز روی ناهمواری‌های کله‌گاوی جای‌گیر شوند.

 

طرح مانور مرحلۀ دوم:

در این مرحله قرار بر این شد که:

  • ارتفاع قامیش، تحت‌نظر تیپ 48 فتح باشد.
  • لشکر 14 امام حسین(ع) روی بلندی شیخ آمدین مستقر شوند.
  • روی ارتفاع وراز لشکر25 کربلا بر عملیات ورود کند.
  • برای تکامل عملیات روی بلندی‌های قامیش و الاغلو لشکر 5 وارد عمل شوند.

 

طرح مانور مرحلۀ سوم:

در این مرحله این‌گونه برنامه‌ریزی شده‌بود که قرارگاه رمضان و نجف پس از انجام عملیات، در مرحلۀ دوم به تیم‎‌های اجرایی بپیوندند؛ اما با نگرش ب این نکته که طرح دوم و سوم منوط بر چگونگی پیش‌برد عملیات در منطقۀ جنوب بود، تصمیم‌گیری پایانی بر اعلام نتیجۀ مرحلۀ اول در منطقۀ جنوب و غرب وابسته بود.

 

 

 تشریح عملیات کربلای 10

سرانجام عملیات گستردۀ کربلای 10 با مشارکت نیروهای قرارگاه رمضان و اتحادیه میهنی کردستان عراق در بامداد روز جمعه در تاریخ 04/02/1366 با رمز مبارک «یا صاحب‌الزمان(عج) ادرکنی» آغاز شد و تقریبا پس از گذشت 12 روز، اهداف رزمندگان ایرانی به‌وقوع پیوست.

بر اساس طرح مانور، قرار بر این شده‌بود که ساعت 2 بامداد عملیات آغاز گردد، اما ساعت 01:45 دقیقه بامداد روز جمعه درگیری‌ها شروع شد. نخستین لحظات آغاز عملیات، مدافعین ایرانی با بهره‌گیری از ترفندهای نظامی و سامان‎‌بخشیدن به نیروهای پیاده‌نظام و توپخانه، دشمن را آشفته‌ نمودند و در عمق مواضع دشمن رخنه کردند. از سوی دیگر مرحلۀ دوم عملیات با ورود تیپ 35 در محور ماووت آغاز شد که آن‌چنان مثمرثمر نبود؛ اما نیروهای دشمن در ارتفاعات محور قرارگاه کردستان قرار نداشتند و این مهم، منجر بر این شد که نیروهای خودی به آسانی مواضع هدف خود را ایمن ساختند. پیرو این رویدادها، برای ساخت عقبه و احداث جاده، فعالیت های مهندسی سر گرفت.

در اولین شب عملیات، دشمن به ارتفاعات اسپی‌دره و گلان تعدی نمود و با وجود مقاومت‌هایی که از جانب نیروهای خودی نمود یافت، این ارتفاعات تحت تسلط دشمن قرار گرفت. روز دوم فشار دشمن به محور ماووت و گناو افزایش یافت که باعث سقوط ارتفاع گلان و متوقف گشتن عقبه‌سازی و جاده‌سازی گشت. در شب دوم تیپ 35 به‌منظور اجرای عملیات روی ارتفاع ژاژیله مجهز گشت و در ساعت 01:30 دقیقۀ بامداد عملیات را آغاز نمود؛ ارتفاع ژاژیله را از بند عراقی‌ها آزاد نمود و مهمات جنگی با ارزشی از دشمن به غنیمت گرفت، اما از سوی دیگر تیپ قائم که حدود 5 ساعت بعثی‌ها درگیر بود، ناچارا مجبور به عقب‌نشینی شد. لشکر ویژۀ شهدا نیز در محور بس قرارگاه کردستان، در دو محور کله‌گاوی و یک محور یال‌بس با دشمن وارد نزاع شد. در این راستا تیپ بیت‌المقدس با پیشروی به سمت یال ارتباطی، با وجود موفقیت‌های آغازین، با مشکلاتی نظیر عدم انتقال نیروهای احتیاط و تشدید فشار دشمن روبرو شد. روز سوم با تحت فشار قرار دادن محور گناو، تپه‌های چنگاوی و پاسگاه گناو را تحت تسلط خود در‌ آورد. از این رو تیپ35 با بروز مشکلاتی در پشتیبانی، از ارتفاع ژاژیله عقب نشست.

پس از سه روز و سه شب، گرچه در همۀ محور‌های عملیاتیِ موردنظر مرحلۀ نخست عملیات صورت گرفت؛ اما مسائل، کمبودها، درماندگی بعضی از نیروها و تشدید فشار دشمن باعث شد که این مرحله به‌طور کامل به اهداف دستیابی نشود.

شب چهارم عملیات نیروهای لشکر 14 امام حسین(ع) با جابه‌جایی از جبهۀ جنوب به جبهۀ غرب برای فتح ارتفاع گلان1 و 2 مجهز شدند. نیروهای لشکر 14 در ساعت 03:30 دقیقه توسط درگیر شدن با دشمن توانستند تا روشن‌شدن هوا همۀ اهداف خود را به‌غیر از ارتفاع گلان2 تصرف کنند. در شب پنجم لشکر14 و تیپ48 وارد عمل شدند اما موفقیتی را کسب نکردند، از این رو لشکر25 کربلا و لشکر 5 نصر از جبهۀ جنوب به جبهۀ غرب عزیمت نمودند. در شب هفتم لشکر نصر5 با مشارکت لشکر25 کربلا به‌غیر از دستیابی به مقر فرماندهی دشمن در گلان2 تمامی اهداف، تحت تصرف نیروهای خودی قرار گرفت. با روشن‌شدن هوا دشمن ضدحمله را آغاز کرد اما مقاومت نیروهای خودی و آتش سنگین پشتیبانی، سبب شد الحاق صورت بگیرد.

شب دهم عملیات نیروهای تیپ48 در یال میراوه مستقر شند؛ اما دشمن با تحت فشار قرار دادن شدید این تیپ باعث شد آنها عقب‌نشینی کنند. سرانجام با درگیری‎‌هایی که بین مدافعین خودی و مهاجمین بعثی اتفاق افتاد، منطقه از تصرف و لوث وجود بعثی‌ها پاک گردید و عملیات با دستیابی به اهداف مرحلۀ اول متوقف شد.

 

فیلم و مستند

صوت‌ها

ناهماهنگی نیروهای منظم و نامنظم