با گذشت تنها یک هفته از هجوم سراسری ارتش عراق به خاک ایران در شهریور سال 1359 بسیاری از شهرهای بیدفاع مرزی ازجمله قصر شیرین، مهران، هویزه، بستان، سوسنگرد و خرمشهر به اشغال ارتش عراق درآمد. علارغم تصور باطل حامیان صدام که کار ایران را تمام شده میدیدن، رزمندگان ایرانی تا خرداد سال 1361 یعنی در مدتی کمتر از دو سال توانستند با 4 عملیات بزرگ سراسری بیشتر مناطق اشغال شده را از چنگال عراق آزاد کنند.
در این حال که بسیاری از مجامع جهانی از آتش بس حرف میزدند، اما عراق در حال بازسازی ارتش زخم خوردهاش بود تا دوباره به مناطق مرزی ایران حمله کند.
سران سیاسی و نظامیان ایران به شدت با آتش بس مخالفت میکردند ویکی از دلایل مخالفتهایشان این بود که هر آتش بسی در این شرایط مهلت دوبارهای به صدام میدهد تا دوباره با نیروهای تازه نفس ، هجوم بیرحمانهاش را تکرار کند و هیچ تضمینی برای تکرار نشدن از چنین حمله ای نبود و دلیل حائز اهمیت دیگر این بود که اگرچه رزمندگان موفق شدند که شهرهای خرمشهر و آبادان را از تصرف دشمن آزاد کنند.
اما ویرانی شهرها به اندازهای بود که امکان زندگی در آن وجود نداشت و این به آن معناست که عراق عملا به 80% از اهداف خود رسیده، بنابراین ایران برای هر مذاکره ای احتیاج به برگه برنده داشت و داشتن این برگه برنده جز با یک عملیات سراسری بزرگ و اشغال یک منطقه مهم عراق ، امکان پذیر نبود.
این شد که فرماندهان سپاه پاسداران از جا برخواستند و طرح عملیات والفجر8 را طرحریزی کردند. که منطقه فاو که یکی از مناطق مهم عراق بود را به تصرف خود دربیاورند اما نفوذ به این منطقه بسیار دشوار بود زیرا عراق به کمک مستشاران نظامی اسرائیل و فرانسوی تمام مرز مشترکش با ایران را مسلح و نفوذ ناپذیر کرده بود.
مرز ایران و عراق از شمال کشور تا جنوب ایلام با کوهستانهای صعبالعبور منطقهای غیر قابل نفوذ بود از طرفی دشت خوزستان، فکه و شلمچه قرار داشت که عراق در همه جای آن موانعی مختلفی برای جلوگیری ایرانیها اعم آب انداختن در زمین، ایجاد میادین مین، سیم خاردار و سنگرهایی نونی شکل بود که عبور هر جنبندهای را غیر ممکن میکرد. و در جنوبی ترین نقطه از مرز رودخانه ی اروند بود که رودخانهای عریض و وحشی بود که عراقیها خیالشان از این نقطه راحت بود.
فاو منطقهای از جنوب شرقی عراق که محسور در کنار رودخانه اروند، خلیجفارس و خورعبدالله که از سمت خشکی به بصره منتهی میشود. در شمال این منطقه رودخانه اروند و جزیره آبادان واقع شده و در فاصله 90 کیلومتری شمال غربی آن، شهر صنعتی بصره قرار دارد؛ همچنین در جنوب فاو، خورعبدالله و خلیجفارس و در جنوب غربی، بندر امالقصر وجود دارد.
به نقل از خبرگذاری دفاع مقدس قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) هدایت و اجرای عملیات را با دو قرارگاه عملیاتی كربلا و نوح برعهده داشت.
یگانهای تحت امر این قرارگاه هیز به ترتیب زیر بودند:
قرارگاه كربلا(محور شمالی):
– لشكر27 محمد رسولالله(ص)؛
– لشكر 25 كربلا؛
– لشكر 7 ولیعصر(عج)؛
– لشكر 31 عاشورا؛
– لشكر 5 نصر؛
– لشكر 8 نجف اشرف؛
– لشكر 14 امام حسین(ع)؛
– لشكر 17 علیابنابیطالب(ع)؛
– تیپ مستقل 32 انصارالحسین(ع)؛
– تیپ مستقل 15 امام حسن(ع)؛
– تیپ مستقل 44 قمربنیهاشم(ع)؛
قرارگاه نوح (محور جنوبی):
– لشكر 41 ثارالله(ع)؛
– لشكر 19 فجر؛
– تیپ مستقل 33 المهدی(عج).
در مجموع استعداد كل توپخانه برای عملیات، 16 گردان و استعداد كل نیرو برای عملیات، 140 گردان بود.
همچنین، چهار قرارگاه فرعی با ماموریتهای جداگانه به شرح ذیل تشكیل شدند:
1- قرارگاه یونس 1: تحت امر قرارگاه نوح بوده و با ناو تیپ كوثر ماموریت تصرف اسكله العمیه را بر عهده داشت.
2- قرارگاه یونس 2: قرارگاه عملیاتی نیروی دریایی ارتش و تحت امر قرارگاه خاتم الانبیاء بود و ماموریت تصرف اسكله الكبر را بر عهده داشت.
3- قرارگاه رعد: قرارگاه عملیاتی نیروی هوایی ارتش بود و ماموریت پشتیبانی هوایی و پدافند هوایی را بر عهده داشت.
4- قرارگاه شهید سلیمان خاطر: قرارگاه عملیاتی هوانیروز بود و ماموریت تشكیل تیم آتش، تخلیه مجروح و هلیبرن نیروها را برعهده داشت.
ضمناً قرارگاه قدس نیز با سه تیپ 21 امام رضا(ع)، 10 سیدالشهدا و 18 الغدیر ماموریت تك پشتیبانی در محور بوارین را بر عهده داشت.
عملیات راس ساعت ۲۲:۱۰ در بیستم بهمن ماه با حضور ترکیبی صد هزار نفر نیرو که ۵ لشکر از ارتش جمهوری اسلامی ایران و ۵۰ هزار نفر نیروی پاسدار و بسیجی انجام شد. مرحله اول عملیات که به صورت ایذایی طرحریزی شده بود، به مدت ۵ روز در نزدیکی شهر بصره انجام شد.
این مرحله در جبهه شمالی نیروهای داوطلب ایرانی با روش یورش موج انسانی در مقابل رژیم بعث و در جنوب عراق در نزدیکی جزیره فاو، رزمندگان عملیات را با استفاده از لشکر پیاده نظام مکانیزه شروع کردند. درهر دو محور عملیات نیروهای ایرانی با آتش سنگین توپخانه ارتش عراق مواجه شدند، که منجر به توقف عملیات شد. که همین مرحله اول عملیات، جانِ حدود ۴ هزار نفر از رزمندگان اسلام را گرفت.
عراقیها با این خیال که هدف اصلی عملیات، جبهه شمال است، تمرکز نیروهای خود را در محور شمالی معطوف کرد. اما هدف اصلی این عملیات تصرف شبهجزیره فاو بود، که تنها منطقهای بود که عراق میتوانست به خلیجفارس دسترسی مستقیم داشته باشد. بنابراین با فریب عراقیها و تمرکز آنان به جبهه شمال، رزمندگان در جبهه جنوب، به هدف اصلی عملیات (نقطه جنوبی شبهجزیره فاو) پرداختند.
در ابتدا ۲ عملیات آبی خاکی را اجرا کردند، که نیروهای ایرانی با استفاده از قایقهای تندرو و قایقهای سنگین حامل تانک و تجهیزات زرهی توانستند از اروندرود عبور کنند در این مرحله هوای مه آلود و بارانی به غواصان کمک کرد تا بدون هیچ مقاومتی از سوی عراقی در کمتراز ۲۴ ساعت، از 6 منطقه وارد فاو شوند و کل شبهجزیره را تصرف کنند. و در محور بصره، امالقصر و البهار پیشروی خود را ادامه دادند تا قوای عراق هرچه بیشتر از فاو دور بماند.
این پیشروی زنگ خطری بود برای شهر صنعتی بصره که برای عراق از اهمیت بالایی برخوردار بود. و عراق وادار شد تا به هر قیمتی از این پیشروی قوای ایرانی بکاهد.
به نقل از ویکی دفاع هزاران سربازعراقی برای دفاع در برابر تهاجم سنگین آموزش کافی نداشتند و تاب مقاومت در برابر این حمله را نیاوردند. در این تهاجم ۴٬۰۰۰ نفر از نیروهای وظیفه عراقی کشته شدند و تعداد ۱٬۵۰۰ نفر از آنها نیز به اسارت نیروهای ایرانی درآمدند.”
تا پنج روز پس از آغاز این عملیات فرماندهان عراق متوجه هدف اصلی قوای ایران نشده بودند. و رزمندگان در آخر حملات خود را تا امالقصر ادامه دادند، ما به دلیل کمبود مهمات، تجهیزات و خستگی مفرط نیروها، موفق به تصرف این بندر نشدند. بعد از آن عراق نزدیک به 2 ماه منطقه فاور که در نصرف ایران بود را زیر آتش سنگین، پاتکهای سخت و بمباران قرار داد تا شبه جزیره فاو را آزاد کند.
اما یگانهای گارد نه تنها نتوانستند در تثبیت مواضع آزاد شده تأخیر ایجاد کنند بلکه سازمانشان نیز متلاشی شد و ناگزیر به عقب گریختند ورود یگانهای احتیاط ارتش عراق به میدان نبرد مؤثر نبود و ۷۵ روز پاتک آنها فقـط بـر آمـار تلفات و خسارتهای خودشان افزودند؛ چندان که سران فرماندهی ارتش عراق به یقین رسید که تلاش برای بازپس گیری فاو به جایی نمیرسد و به جز انهدام یگان هایش نتیجه ای ندارد، لذا پاتک ها را متوقف کرد. بدین ترتیب سواحل عراق در کنار خلیج فارس و هم مرز با کویت در تصرف رزمندگان ایران باقی ماند.
اما یگانهای گارد نه تنها نتوانستند در تثبیت مواضع آزاد شده تأخیر ایجاد کنند بلکه سازمانشان نیز متلاشی شد و ناگزیر به عقب گریختند ورود یگانهای احتیاط ارتش عراق به میدان نبرد مؤثر نبود و ۷۵ روز پاتک آنها فقـط بـر آمـار تلفات و خسارتهای خودشان افزودند؛ چندان که سران فرماندهی ارتش عراق به یقین رسید که تلاش برای بازپس گیری فاو به جایی نمیرسد و به جز انهدام یگان هایش نتیجه ای ندارد، لذا پاتک ها را متوقف کرد. بدین ترتیب سواحل عراق در کنار خلیج فارس و هم مرز با کویت در تصرف رزمندگان ایران باقی ماند.
صوتی موجود نیست.