عمليات والفجر ۱۰، که منجر به تصرف بخش وسیعی از خاک عراق در منطقه حلبچه شد، یکی از دهها عملیاتی است که در طول ۸ سال دفاع مقدس انجام گرفت. این عملیات در شرایطی انجام شد که نیروهای عراقی به شدت تحت تأثیر شکستهای نظامی و روانی قرار داشتند و در ماههای پایانی سال، در جبههها با چالشهای جدی مواجه بودند و شکستهای مداومی در حفظ مرزهای خود متحمل میشدند.
عراق برای جبران ضعف روانی نیروهای خود در جبههها و سوق دادن مردم ایران به نارضایتی از شرایط حاکم، به تهاجمات و حملات هوایی به شهرها و مناطق شهری روی آورد. همچنین، در نیمه اول اسفند سال ۱۳۶۶، تهران برای اولین بار مورد تهاجم موشکی عراق قرار گرفت که این اقدام نشاندهنده تلاشهای مداوم عراق برای القای ناامیدی در دل مردم ایران بود.
استراتژی پیروزی در عمليات والفجر ۱۰
عمليات والفجر ۱۰ در بستر شرایط سیاسی پیچیدهای، چه در عرصه بینالمللی و چه در فضای داخلی، به وقوع پیوست. در حالی که خبرگزاریهای جهانی و تحلیلگران جنگی وقوع حملهای بزرگ از سوی ایران را بعید میدانستند، این عملیات بهمنظور جبران و تلافی حملات هوایی عراق به شهرهای ایران آغاز شد و تمامی تحلیلها و پیشبینیهای آنان را نقش بر آب کرد. از منظر داخلی نیز، این عملیات امید و شادی را در دل مردم زنده کرد و نشان داد که هرچند تحت حملات هوایی دشمن قرار میگیرند، اما فرزندان و دلاورمردانشان در جبههها با پیروزی در جنگ زمینی تلافی میکنند.
علاوه بر اهداف ذکر شده، سه هدف نظامی عمده نیز مدنظر بود:
1. آزادسازی شهرهای حلبچه، دوجیله، خرمال، بیاره و طویله.
2. فراهمسازی مقدمات تصرف سد دربندیخان و مسدود کردن عقبه اصلی استان سلیمانیه.
استراتژی تعقیب متجاوز در جبهه شمالی بر این اساس طراحی شده بود که با پیشروی در شمال سلیمانیه (در منطقه عمومی ماووت) اهداف پیشبینی شده محقق شود. اما بروز مشکلاتی در آن منطقه، که عمدتاً ناشی از موانع طبیعی بود، طراحان نظامی را به این نتیجه رساند که محور حلبچه را جایگزین محور ماووت سازند. با توجه به این نکته که تصرف حلبچه خود هدف مستقلی بود و گامی به سوی مرکز استان نیز محسوب میشد، عملیات حلبچه با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران در سه محور و در چهار مرحله اجرا شد.
ابتدا با تلاش طاقتفرسای مهندسی، ارتفاعات صعبالعبور مناسب عبور شد و سپس عملیات آغاز گردید. در این عملیات، رزمندگان موفق شدند با استفاده از غفلت دشمن، ارتفاعات مرزی را پشت سر گذارند و شهر نوسود ایران و شهرهای بیاره، طویله، دوجیله، خرمال و حلبچه را آزاد سازند. به این ترتیب، مقدمات تصرف سد دربندیخان و نیز انسداد جاده مهم سلیمانیه فراهم آمد.
پیشبینی میشد که تصرف این منطقه وسیع، نیروهای احتیاط دور ارتش عراق را از جنوب راهی شمال کند و در این زمین همچون زمین شلمچه و فاو آسیب فراوانی به ارتش عراق وارد آید. اما سر فرماندهی ارتش عراق حاضر نشد برای بازپسگیری منطقه حلبچه، یگانهایی را که در جنوب آماده نگه داشته بود وارد عملیات کند؛ بلکه برای مقابله با رزمندگان به سلاحهای کشتار جمعی متوسل شد و صرفاً یگانها و نیروهای منطقهای خود را وارد نبرد کرد که آنها نیز کاری از پیش نبردند.
به عبارت دیگر، واکنش عراق در حلبچه بیش از آن که به قوای زمینی این کشور متکی باشد، به نیروی هوایی اتکا داشت. عراق با اطمینان از حمایتهای جهانی روش دیگری را برای مقابله با ایران برگزید: بمباران وسیع شیمیایی مردم عراق در حلبچه. کشتاری دهشتناک در نیمروز ۲۶ اسفند ۱۳۶۶ در حالی که انبوه مردم حلبچه خانه و کاشانه خود را به قصد ایران ترک میکردند، به دستور حکومت عراق، نیروی هوایی این کشور مردم منطقه و خصوصاً روستای انب را هدف بمباران شیمیایی قرار داد که بر اثر آن حدود ۵۰۰۰ تن کرد عراقی به شهادت رسیدند.
نیروهای معارض عراقی که در این عملیات نیروهای ایران را یاری کردند عبارت بودند از مبارزان مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق، اکراد معارض و احزاب مخالف رژیم بعث عراق. خود مردم کردستان نیز در این عملیات با رزمندگان ایران بسیار همکاری کردند؛ به طوری که هنگام تصرف حلبچه، مردم این شهر با خوشحالی و آغوش باز و پخش شیرینی از ایرانیان استقبال کردند.
روز سرنوشتساز در عمق خاک عراق
پس از بحثها و بررسیهایی که صورت گرفت، ساعت 2 بامداد 23 اسفند 1366 برای آغاز عملیات تعیین شد. اما همانطور که قبلاً اشاره شد، بهدلیل این که در برخی از محورها نیروها میبایست فاصله زیادی را تا رسیدن به هدف طی میکردند، عملیات در فاصله ساعتهای 2 تا 4 بامداد با رمز مبارک «یا رسول الله (ص)» و با درگیری در محورهای مختلف آغاز گردید. سرعت عمل نیروها و دستیابی به بیش از 90 درصد اهداف تعیینشده، مسئله شگفتانگیزی بود که اعجاب همگان را برانگیخت. بهجز واکنش دشمن در شاخ سورمر و شاخ شمیران، تحرک دیگری از نیروهای عراقی انجام نگرفت.
اولین مرحله عمليات والفجر ۱۰ در منطقه عمومی شهر خرمال در استان سلیمانیه عراق آغاز و به آزادی کامل شهر خرمال و استقرار سپاهیان اسلام در این شهر منجر شد. رزمندگان اسلام در این عملیات با عبور از موانع ایذایی بیشمار و موانع طبیعی، از جمله رودخانههای خروشان، قوای دشمن را بهطور غافلگیرانه مورد حمله سریع و پیروزمندانه قرار دادند.
سپاهیان اسلام در پی ظفر 7 که به آزادسازی ارتفاعات حد فاصل خرمال و نوار مرزی منجر شد، عملیات والفجر 10 را در عمق 30 کیلومتری خاک عراق آغاز کردند. براساس گزارشها، نیروهای اسلام برای رسیدن به خطوط مقدم نبرد و حمله به قلب دشمن، علاوه بر طی مسیر طولانی و عبور از رودخانه عریض و عمیق منطقه که به کمک جهادگران سازندگی آماده عبور گردید، ساعتها به سوی ارتفاعات صعبالعبور منطقه عمومی خرمال راهپیمایی کردند و توانستند در دقایق اولیه عملیات، دشمن را تار و مار کنند. سپاهیان در دو محور به شهر خرمال حمله کردند و توانستند با آزادسازی روستاهای منطقه، پیروزمندانه وارد شهر خرمال شوند.
در محور چناره که یکی از سه محور اصلی عملیات بود، بهعلت یخبندان، اهداف مورد نظر با 4 ساعت تأخیر تأمین شد و تعداد زیادی از نیروهای دشمن که در خواب بودند، کشته و اسیر شدند. در محور قرارگاه قدس، پس از تصرف مله خور و ارتفاعات چناره، هانی، قول، خرنوازان و تپه حمید، بهدلیل عدم اتصال جاده، عملیات متوقف شد. در محور قرارگاه فتح، بهرغم این که رزمندگان بالامبو و تنگه را تصرف کردند، لیکن بهدلیل توقف قرارگاه قدس و نیز واکنش دشمن در جناح چپ، عملیات در شاخ سورمر و شاخ شمیران متوقف شد.
در محور میانی قرارگاه ثامن الائمه (ع)، ارتفاعات مگرو و نیمی از شیندروی را تصرف کردند و بهرغم روشنایی هوا، برای الحاق روی یال ارتباطی شامل دشت سازان و سپس نیمی دیگر از ارتفاعات شیندروی، پیشروی را ادامه دادند. با توجه به موفقیتهای کسبشده، نیروها از روحیه خوبی برخوردار بودند و تلفات خودی نیز بسیار اندک بود. علاوه بر این، بهدلیل از همگسیختگی قوای دشمن و عدم حضور جدی آنها در منطقه، بر سرعت بخشیدن به آغاز مرحله دوم عمليات والفجر ۱۰ تأکید میشد.
مشکل اساسی بر سر راه شروع مرحله دوم، عدم اتصال جاده هانی قول بود تا این که در ساعت 14 روز 24 اسفند خبر اتصال جاده به قرارگاه رسید و در پی آن با تصمیم قرارگاه مرکزی، اجرای مرحله دوم عملیات در شب سوم حتمی شد. در این میان، طی وقفه 48 ساعته بین دو مرحله عملیات، تحرکاتی از نیروهای عراقی مشاهده شد که دال بر غفلت کامل دشمن نسبت به اهداف اصلی تک بود. در این فاصله، تمرکز فعالیتها و تحرکات دشمن در درجه اول روی شاخ سورمر و شاخ شمیران و در درجه دوم در برابر قرارگاههای فتح و ثامن الائمه بود.
تبلیغات انجامشده تا مرحله دوم عملیات، در شکلگیری اقدامات دشمن بیتأثیر نبود؛ چنانکه محور قرارگاه قدس بهعنوان منطقه عملیات ظفر 7 با مشارکت نیروهای تحت امر قرارگاه رمضان و اکراد معارض اعلام گردید و در مورد محورهای عملیات دو قرارگاه فتح و ثامن الائمه سکوت اختیار شد. این امر بر حساسیت دشمن نسبت به دو محور میانی و جنوبی افزود و موجب غفلت او از قرارگاه قدس شد.
دشمن بنا به درک و ذهنیتی که داشت، برای مقابله با عملیات ستونهای متعدد و طویلی را با عبور از پلهای ملاویسی و زلم به طرف دوجیله و سپس حلبچه روانه کرد؛ چنانکه تیپ کماندویی 68 نیروی مخصوص ارتش عراق نیز پس از ورود به منطقه، به آغاز پاتکهای خود را روی شندروی اقدام کرد.
در روز اول پاتکها، بهنظر میرسید که دشمن نسبت به محور قرارگاه قدس از حساسیت چندانی برخوردار نیست؛ ضمن اینکه تحرکات محدود دشمن با آتش مؤثر این قرارگاه ناکام و متوقف شد. قابل ذکر است که در این مرحله، قرارگاه رمضان فقط توانست پمپ بنزین شهر حلبچه را به آتش بکشد.
مرحله دوم عملیات، در پی آزادسازی شهر خرمال و تسلط کامل بر بیش از 300 کیلومتر مربع از شرق استان سلیمانیه عراق، توسط ظفرمندان نیروی زمینی سپاه پاسداران به مرحله اجرا درآمد.
رزمندگان اسلام در یک مانور بسیار گسترده عملیاتی از شمال و جنوب در منطقهای به وسعت 1000 کیلومتر، پس از عبور از موانع طبیعی و ایذایی مختلف، از جمله ارتفاعات صعبالعبور و پوشیده از برف سورن و ارتفاعات 2300 و 2200 متری به پیشروی خود در اعماق خاک عراق ادامه دادند. مرحله دوم عملیات پس از 48 ساعت توقف در شب آغاز گردید و قرارگاه قدس با تصرف پل زلم، تنگه خرمال را مسدود کرد.
در پی آن به قرارگاه فتح ابلاغ شد که به پیشروی خود ادامه دهد تا با قرارگاه قدس الحاق کند. قرارگاه ثامن الائمه (ع) نیز از روی ارتفاعات شیندروی به سمت دشت سرازیر شد و در مرحله دوم عملیات، سرعت عمل نیروها قابل توجه بود؛ بهطوری که قرارگاه فتح تا صبح روز 25 اسفند موفق شد ارتفاعات دارزین و سرپل مورد نظر را تصرف کند و به سمت جاده آسفالته حلبچه به دریاچه دربندیخان پیشروی نماید.
قرارگاه ثامن الائمه (ع) در پیشروی به سمت محور جاده و ارتفاعات پنج قله، بهدلیل عدم حضور نیروهای دشمن در منطقه با مشکلی مواجه نشد. به این ترتیب، در صبح روز سوم عمليات والفجر ۱۰ با تصرف پل زلم و بسته شدن تنگه خرمال، کلیه نیروهای دشمن در محاصره رزمندگان اسلام قرار گرفتند که در صدد عقبنشینی برآمدند؛ اما بهدلیل بسته بودن عقبهشان، ستونهای متعدد دشمن همچنان سرگردان بودند و هر از گاهی به یک سمت فرار میکردند و پس از مواجهه با نیروهای خودی، مجدداً به سمت دیگر میگریختند.
در جریان مرحله دوم عملیات، بیش از 20 روستای دیگر در منطقه دوجیله آزاد شد و ارتباط شمال و جنوب استان سلیمانیه قطع گردید و جادههای اصلی این استان به تصرف رزمندگان اسلام درآمد. قرارگاه فتح با مشاهده وضعیت دشمن، مرحله سوم عملیات خود را بهرغم روشن بودن هوا، در سومین روز آغاز کرد و یگانهای تابعه قرارگاه در یک خیز، پادگان زمقی را تصرف کردند و حوالی ظهر به دروازههای شهر دوجیله رسیدند. در این موقعیت، تجمع اصلی نیروهای دشمن در حد فاصل 3 کیلومتری جنوب پل زلم تا دوجیله بود.
فرماندهی دشمن ابتدا تلاش کرد که پل را تصرف نماید تا شاید بدین وسیله حلقه محاصره را بشکافد، لیکن با مقاومت نیروهای خودی و اجرای آتش مناسب متحمل تلفاتی شد و از تصرف پل زلم منصرف گردید.
در این اثنا، قرارگاه ثامن الائمه توانست پس از درگیری اندک با گروههای ضد انقلاب در اطراف شهر نوسود، جاده مهم و اساسی نوسود بیاره را آزاد کند. بدین ترتیب، عمده ترددها به این محور منتقل شد و عملاً از ضرورت احداث سایر جادهها که از قبل مورد تأکید بود، کاسته شد.
مرحله سوم عملیات از آغاز تاریکی روز در شمال رودخانه زلم صورت گرفت. نیروهای خودی در موقعیتی جدید که شامل سه تپه جاده ارتباطی و تپههای کوچک مشرف بر پل ملاویسی میشد، با احداث خاکریز استقرار یافتند. در محور جنوب پل زلم، بهرغم تجمع انبوه دشمن، پیشروی نیروهای خودی همراه با جنگ شدید ادامه یافت و سرانجام ساعت 5 صبح به دروازه شهر دوجیله رسیدند و الحاق دو قرارگاه قدس و فتح صورت گرفت. با بسته شدن تنگه، هرچند که قسمتی از نیروهای دشمن موفق به فرار از طرف سد دربندیخان شدند، لیکن مابقی نیروهای موجود در منطقه کشته یا به اسارت درآمدند.
در وضعیت جدید، با تصرف سه شهر خرمال، دوجیله و حلبچه و شهرکهای طویله و بیاره، تقریباً تمامی اهداف مورد نظر به تصرف نیروهای اسلام درآمد. تثبیت خط پدافندی مناسب در تنگه و همچنین تصرف شاخ سورمر و شاخ شمیران که در طی عملیات بهدلیل هوشیاری دشمن ناموفق مانده بود، در دستور کار قرار گرفت.
مرحله چهارم و پنجم عمليات والفجر ۱۰ برای تحکیم خط پدافندی در تنگه اجرا شد. مرحله چهارم عملیات در هفتمین شب از آغاز عملیات به مرحله اجرا درآمد. به این ترتیب که نیروهای خودی یال و تپه ریشن را تصرف کردند و در محور جاده نیز مختصری پیشروی داشتند.
مرحله پنجم عمليات والفجر ۱۰ با تصرف شاخ سورمر و شاخ شمیران انجام گرفت که با موفقیت همراه بود. طی مرحله پنجم که بعدها به نام عملیات بیتالمقدس 4 موسوم گردید، منطقه وسیعی از خاک دشمن آزاد شد که شامل دو ارتفاع مذکور و تعداد زیادی روستا بود.
نتایج عملیات عمليات والفجر ۱۰
نتایج عمليات والفجر ۱۰ که نشاندهنده قدرت و غیرت فرزندان ملت ایران در میدانهای نبرد است به نقل از خبرگزاری دفاع مقدس به شرح زیر میباشد:
– آزادسازی منطقهای به وسعت تقریباً 1200 کیلومتر مربع که شامل شهرهای حلبچه، خرمال، بیاره، طویله عراق و همچنین نوسود ایران میباشد.
– کاهش خط پدافندی نیروهای خودی و تقویت مواضع .
– ایجاد جبههای جدید برای دشمن و انتقال بخش عمدهای از نیروهای ارتش عراق به جبهه شمالی.
– به اسارت گرفتن 5440 تن از نیروهای دشمن.
– انهدام 270 دستگاه تانک و نفربر، 60 قبضه توپ صحرایی، 20 قبضه توپ ضدهوایی، 40 قبضه خمپارهانداز، 13 دستگاه مهندسی، 230 دستگاه خودرو و 750 قبضه سلاح انفرادی و آرپیجی هفت.
– به غنیمت آوردن 90 دستگاه تانک و نفربر، 100 قبضه توپ صحرایی، 20 قبضه توپ ضدهوایی، 20 قبضه خمپارهانداز، 15 دستگاه مهندسی، 800 دستگاه خودرو و 6110 قبضه سلاح انفرادی و آرپیجی هفت.