عملیاتی که پیش از شروع متوقف شد
بر اساس تصمیم گیری فرماندهان ارشد جنگ قرار بر این شد که عملیات والفجر 7 در سال 1363 با رمز “یازهرا” در منطقه زید و کوشک، جایی در شمال ایستگاه حسینیه انجام شود، اما با وجود دژهای نظامی عراق، موقعیت خاص منطقه و رها کردن آب در منطقه توسط نیروهای عراقی، این عملیات اجرا نشده به پایان رسید.
هادی؛ دیدهبانی که جرقه عملیات والفجر 7 را زد
فیروز احمدی فرماندهی دیدهبانان گردان بریر(ادوات) تیپ 10 سیدالشهدا و تیپ 110 خاتم، شروع عملیات والفجر7 را اینگونه بیان میکند؛
در سال 63 دیدهبانی لشکر 10 سیدالشهدا با من بود که با معرفی شهید شفیعزاده برای هدایت توپخانه به ارتش منتقل و در کنار فرمانده لشکر مستقر شدم. در آنجا کنترل دیدهبانها برای تشخیص صحیح مختصات هدف و ریختن آتش در نقاطی که آتش توپخانه سنگینتر بود بر عهده من گذاشته شده بود.
گاهی اوقات ارتش، دیدهبانی را به سپاه معرفی میکرد و از توپخانه ارتش گلوله میگرفتند. مثلا در عملیات والفجر4، شهید هادی از طرف ارتش در تیپ سیدالشهدا مستقر و در کنار ما قرار گرفتند.
پس از عملیات والفجر 4 من برای انجام ماموریت به مقر ارتش در احمدآباد منتقل شده بودم. در آن موقع تیپ حضرت سیدالشهدا در پدافندی منطقه قرار داشت، زمانی که برگشتم با 14 شهید از جمله شهید هادی دوست صمیمی خودم مواجه شدم که ماحصل ریختن آتش عراق بر سر بچهها بود.
بچهها مدعی شدند که ما بیشتر از 5 گلوله نمیتوانیم بزنیم و گلولهها جیرهبندی شدهاند.
من که از شهادت رفیقم به شدت به هم ریخته بودم با وجودی که میدانستم این تصمیم تبعات زیادی را به همراه دارد کد ارتش را از شهید شفیعزاده گرفتم و به یگانهای توپخانه ارتش آماده باش اعلام کردم و نام این عملیات را والفجر 7 گذاشتم، عملیاتی که تنها با انبوه آتش انجام گرفت.
به صورت خودجوش از طرف قرارگاه درخواست “آتش تهیه” کردم. ( به معنی گلولهباران خط دشمن قبل از حمله اصلی) فرماندهان توپخانه که پس از اعلام من توسط بیسیم تصور میکردند عملیات آغاز شده است شروع به شلیک کردند و 4 هزار گلوله بر سر دشمن ریختند.
دشمن که با این حرکت غافلگیر شده بود با عقب نشینی، بخشی از نیروهای خود را از منطقه خارج و تلفات زیادی را متحمل شد.
با وجودی که در عملیاتهای دفاع مقدس، عملیات والفجر 7 پیشبینی شده بود اما این عملیات انجام نشد، پس از والفجر 6، عملیات والفجر 8 انجام گرفت.