بامداد 30 تیر ماه 1361 پایگاه شکاری شهید نوژه همدان خبرهایی بود. در پس آرامش شب آنجا نقشه عملیاتی طوفانی کشیده میشد. طوفانی که قرار بود رویاهای چند ساله دشمن را در کمتر از دو ساعت بر باد دهد. مأموریت، نفوذ به قلب بغداد بود. صدام تلاش میکرد با میزبانی کنفرانس عدم تعهد در بغداد، اجماعی جهانی علیه ایران تشکیل دهد. تنها راه جلوگیری از این اقدام صدام در نامه پنجم تیرماه وزیر امورخارجه به رئیس جمهور، یک عملیات نظامی است. دو فروند فانتوم در هوایی گرگ و میش راهی مأموریتی حیاتی میشوند. بعد از عبور از سه حلقه آتش تیربار دشمن، پالایشگاه “الدوره” عراق را مورد هدف قرار میدهند. آسمان امن صدام ناامن شده است. کنفرانس لغو میشود. عباس دوران در عملیات بغداد شهید میشود. اما فانتوم دوم با وجود آسیب شدیدی که دیده به آشیانه باز میگردد.
هدف از عملیات بغداد
در همان اوایل تجاوز عراق به ایران، صدام در مصاحبه با روزنامه «الدوره» عراق گفته بود :
«این جنگ به خاطر فتح و تصرف چند صد كیلومتر اراضى خاك ایران نیست و همه چیز محدود به اهداف نظامى نمىشود، بلكه این جنگ به خاطر سرنگونى رژیم جمهورى اسلامى ایران است .»
در این شرایط، قطعا یكى از ابزارهاى موجود، استفاده از فشارهاى سیاسى و افزایش تحركات سیاسى با هدف جلب حمایت كشورها براى كمك نظامى و سیاسى و تضعیف دشمن بود. به عبارت دیگر برخوردارى هر یك از كشورهاى ایران و عراق از یك نظام سیاسى برتر در منطقه، مقدمات پیروزى را فراهم مىكرد .
صدام حسین پیش از جنگ و در اجلاس سران عدم تعهد در هاوانا میزبانی بغداد را برای اجلاس بعدی گرفته بود تا ژست یک صلح طلب را به نمایش بگذارد. او با ترسو خواندن خلبانان ایرانی گفته بود: هیچ خلبان ایرانی جرأت نزدیک شدن به آسمان بغداد برای برهم زدن اجلاس را ندارد. در حالیکه تلاشهای دیپلماتیک برای تغییر محل اجلاس عدم تعهد از سوی وزارت خارجه و دولت ایران در جریان بود؛ جمهوری اسلامی ایران مصمم شده بود که به هیچ عنوان اجازه برگزاری این اجلاس در شهر بغداد را ندهد؛ پس باید به نحوی این شهر ناامن نشان داده می شد و بهترین گزینه برای نا امن نشان دادن آن جا، استفاده از توان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران بود که بهترین و مطمئن ترین گزینه بود .
طرح عملیات بغداد
سرهنگ بهرام هشیار معاون عملیات نیروی هوایی و رئیس گروه طرحهای تاکتیکی با عجله وارد دفتر کار خود شد و خطاب به یکی از اعضای دفتر گفت:
به همۀ اعضای گروه طرح ابلاغ کنید تا در اتاق جنگ حاضر شوند. در ضمن به فرمانده جنگال(دفاع الکترونیک) و فرمانده پدافند هوایی هم ابلاغ کنید حتما در این جلسه حاضر شوند.
ساعاتی پیش به ما گزارش شده و باید به اطلاع شما همکاران برسانم که ریاست محترم شورای عالی دفاع از نیروی هوایی خواسته است؛ که باید در کوتاهترین زمان ممکن عملیات بغداد انجام شود.
این مأموریت از نظر کارشناسان گروه، ویژه و استثنایی محسوب میشد. زیرا این عملیات هوایی برون مرزی، خط مشی و راهبرد سیاسی دشمن را به چالش میکشید و هدف قرار میداد و برای شکست سیاسی تبلیغی رژیم بعثی عراق و حامیانش در لغو اجلاس سران جنبش غیرمتعهدها بهترین گزینه بود.
ضریب موفقیت طرح از نظر کلیۀ اعضا محل تردید بود و حتی احتمال شکست آن از نظر برخی از طراحان عملیات هوایی در گروه دور از ذهن نبود!
چون شهر بغداد پدافند هوایی فوق العاده قوی برخوردار بود و صدام نیز در تبلیغات پر سروصدا و دائمیاش آن را با مسکو درجنگ جهانی دوم مقایسه میکرد. وجود آتشبارهای ضد هوایی موشکهای سام2، سام3، سام6، سام7 و همچنین موشکهای مدرن و دقیق”کروتال” و “رولند” فرانسوی و هواپیماهای رهگیر میگ23 و 25 و وجود هواپیماهای میراژ فرانسوی در شهر بغداد و حوالی آن محافظت دائمی از فضای شهر بغداد را به عهده داشت، شرایط نفوذ و عبور از شبکه پدافند هوایی و حمله به هدفی معین و خاص را امری تقریبا ناممکن و بازگشت سالم هواپیماهای عمل کننده را چیزی شبیه به معجزه میکرد.
هر یک از کارشناسان براساس تجارب و تخصص خود با بررسی نقشههای هوایی راه کاری را در جلسه مطرح و به اطلاع دیگر حاضران رساند که این بحثها با نظرات موافق و مخالف دیگر کارشناسان مواجه میشد. این گفتگوها به مدت شش ساعت به طول انجامید و سرانجام آخرین تصمیمات در گروه طرح و برنامۀ ستاد نیرو در تهران گرفته شد.
به علت اهمیت سیاسی عملیات و به منظور نمایش ناامن بودن آسمان بغداد، میزان خسارتی که به دشمن وارد میشد مورد توجه نبود. بنابراین از میان همه مواضع موجود در بغداد مخازن “پالایشگاه الدوره” بهترین هدف تشخیص داده شد. طرح این عملیات در 29 تیر ماه 1361 در پایگاه هوایی نوژه با حضور شش خلبان زبده ایران که مأمور به انجام عملیات بودند، و شامل عباس دوران، محمود اسکندری، ناصر باقری، اکبر توانگریان و خسرو شاهی میشد، صورت گرفت.
و پس از بررسیهای لازم و تهیۀ فرمهای مخصوص و اصلاح بازنگری نقشههای عملیاتی و اعمال آخرین نقطه نظرات، برای تصویب نهایی به دفتر فرماندهی نیروی هوایی ارسال شد.
ساعت صفر
ساعت5:30 صبح سیام تیرماه 1361 فانتوم های نیروی هوایی ایران به سمت بغداد که با سیستم های پدافندی توپ ضدهوایی 57 میلیمتری و نیز سامانههای موشکی سام2 ، سام3 ، سام 6 و موشک رولند محافظت می شد، یورش بردند. مأموریت، بمباران پالایشگاه «الدوره» بغداد، نیروگاه اتمی بغداد و پایگاه الرشید یا ساختمان هتل اجلاس عدم تعهد بود. سه فروند هواپیمای جنگی تا مرز پرواز میکنند اما به علت نقص فنی یکی جدا شده و دو فروند دیگر به فرماندهی دوران وارد خاک عراق میشوند. هواپیماها تا ۱۵ کیلومتری بغداد پیش میروند. ناگهان جنگندهها با دیوار آتش و پدافند دشمن روبهرو میشوند و در همین فاصله چند گلوله به یکی از هواپیماها برخورد میکند. با اصابت این گلولهها، موتور سمت راست هواپیمای دوران از کار میافتد ولی او بازهم تصمیم به ادامه عملیات میگیرد. بنابراین هواپیماها بهسمت جنوب شرقی شهر بغداد که پالایشگاه «الدوره» در آنجا بود ادامه مسیر میدهند و با اینکه پدافند دشمن بسیار قوی است اما تمام بمبها را روی این پالایشگاه تخلیه میکنند.
بعد از تخلیه بمبها به مسیری ادامه میدهند که در واقع این مسیر در نهایت به سالن کنفرانس سران غیرمتعهدها ختم میشده است. پالایشگاه بهشدت در آتش میسوخته و دودهای ناشی از سوخت پالایشگاه فضا را پوشانده است. عملیات بغداد با موفقیت تمام انجام شد هرچند که به شهادت خلبان عباس دوران و اسارت کمک خلبان منصور کاظمیان انجامید. دستاورد مهم این عملیات، لغو برگزاری کنفرانس مذکور در بغداد بود.
خلبان باقری که از شرکت کنندگان در عملیات بغداد بوده در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به روز اجرای عملیات اظهار داشت:
بیاد دارم روز آخر ماه مبارک رمضان بود که به همراه سایر خلبانان برای بریفنیگ و انجام مقدمات پرواز راهی پست فرماندهی شدیم، هوا تاریک بود و پس از توجیه مسیر پروازی به اتاق چتر و کلاه رفتیم و از آنجا هم به سمت هواپیما حرکت کردیم.
وی گفت: در اجرای این ماموریت قرار بر آن بود که هواپیمای عباس دوران و اکبر توانگریان به عنوان پرواز اصلی و هواپیمای ما بعنوان رزرو عملیات باشد، اما هنگامی که در ابتدای باند قرار گرفتیم هواپیمای دوران با اشکال در سیستم INS مواجه شد.
باقری با بیان اینکه در این موقعیت هواپیمای رزرو که هواپیمای ما بود به جای دوران بعنوان لیدر قرار گرفت تصریح کرد: قبل از انجام پرواز اسکندری این اطمینان را به من داده بود که این پرواز را ما انجام خواهیم داد و همان چیزی اتفاق افتاد که محمود اسکندری پیش بینی کرده بود.
وی افزود: پس از آنکه ما پرواز کردیم هواپیمای اکبر توانگریان نیز با مشکل روبرو شد و بدلیل اینکه عملیات به صورت تک فروندی ممکن نبود عباس دوران با وجود اشکال در سیستم هواپیمایش در ابتدای باند قرار گرفت و به عنوان شماره ۲ پرواز کرد.
خلبان ناصر باقری با اشاره به فضای حاکم در بغداد و هوشیار بودن پدافند عراق گفت: با توجه به هوشیاری پدافند عراق در آن ساعت از صبح حدس من این بود که عملیات لو رفته است چرا که آتش بی امان پدافند بعثی ها هواپیمای ما را هدف گرفته بود اما توانستیم هدف را پیدا کنیم و بمباران را انجام دهیم.
وی اظهار داشت: یکی از گلوله هایی که به سمت ما شلیک شد به «کاناپی» کابین جلو برخورد کرد و از آنجا به کابین عقب آمد و در کابین عقب منفجر شد که با انفجار آن تمام ترکش هایش به بدنم اصابت کرد؛ که این لحظه مصادف بود با آخرین تماس رادیویی با منصور کاظمیان که او گفت ما را زدند، و من هم در پاسخ به او گفتم ما را هم زدند!
باقری با بیان این که پس از آن دیگر اطلاعی از دوران و کاظمیان نداشتیم، افزود: وقتی به پایگاه برگشتیم و از هواپیما پیاده شدیم تازه متوجه شدم که ترکش خورده ام و از ناحیه گردن و بازو دچار خونریزی شده ام که سریعا مرا به بهداری بردند، در بهداری بودم که دیدم رادیو عراق دارد مصاحبه با منصور کاظمیان را که در بیمارستان استخبارات عراق بود بصورت زنده پخش می کند.