بیانات رهبری - امام خامنه‌ای

بیانات مقام معظم رهبری

جنگ تحمیلی؛ آغاز آرمان های بزرگ

این دیدار در حضور اقشار مختلف مردم در تاریخ ۱۳۶۸/۰۶/۲۹برگزار شد.

سم الله الرّحمن الرّحیم
اوّلاً از همه‌ی برادران و خواهران که از نقاط مختلف کشور و از سازمان ها و دستگاه‌هاى مختلف تشریف آورده‌اید، بخصوص علماى اعلام و خانواده‌هاى عزیز شهدا و اسرا و مفقودین و جانبازان و همچنین خدمتگزاران به این عزیزان صمیمانه تشکّر می کنم. و امیدوارم این سازمان هاى امدادگر ‌مانند هلال‌احمر و بنیاد شهید خدمات ارزنده‌ی خودشان را نسبت به این کسانى که درحقیقت گلهاى سرسبد جامعه‌ی ما هستند، به بهترین وجهى ادامه بدهند و خاطره‌ی شهداى گران‌قدر را در فعّالیّت هاى فرهنگى و هنرى و تبلیغى حفظ کنند.

امروز به‌مناسبت نزدیکى به اربعین سیّدالشّهدا (علیه الصّلاة و السّلام) ‌که امشب شب اربعین است ارتباط تام و تمامى دارد به همین تلاش با ارزشى که در روزگار ما براى احیاى یاد و نام شهیدان انجام می گیرد. اساساً اهمّیّت اربعین در این است که در این روز، با تدبیر الهىِ خاندان پیغمبر، یاد نهضت حسینى براى همیشه جاودانه شد و این کار پایه‌گذارى شد. اگر بازماندگان شهدا و صاحبان اصلى در حوادث گوناگون ‌از قبیل شهادت حسین‌بن‌على (علیه السّلام) در عاشورا کمر نبندند به حفظ یاد و آثار شهادت، نسل هاى بعد، از دستاورد شهادت استفاده‌ی زیادى نخواهند برد. درست است که خداى متعال شهدا را در همین دنیا هم زنده نگه می دارد و شهید به‌طور قهرى در تاریخ و در یاد مردم ماندگار است، امّا ابزار طبیعی‌اى که خداى متعال قرار داده است براى این کار، مثل همه‌ی کارها، همین چیزى است که در اختیار ما است، در اراده‌ی ما است؛ ما هستیم که با تصمیم درست و به‌جا می توانیم یاد شهدا را و خاطره‌ی شهادت را و فلسفه‌ی شهادت را احیا کنیم و زنده نگه داریم.

اگر زینب کبرىٰ (سلام ا‌لله‌ علیها) و امام سجّاد (صلوات ا‌لله‌ علیه) در طول روزهاى اسارت ‌چه در همان عصر عاشورا در کربلا؛ و چه در روزهاى بعد، در کوفه، در راه شام و کوفه، در خودِ شام بعد در آمدن به کربلا و زیارت، بعد در رفتن به مدینه، و بعد در طول سال هاى متمادى که این بزرگواران زنده ماندند مجاهدت نکرده بودند، نگفته بودند، تبیین نکرده بودند، حقایق را افشا نکرده بودند، حقیقت فلسفه‌ی عاشورا را و هدف حسین‌بن‌على را و ظلم دشمن را بیان نکرده بودند، واقعه‌ی عاشورا تا امروز جوشان و زنده و مشتعل باقى نمی ماند.

چرا امام صادق (علیه الصّلاة و السّلام) ‌طبق روایت فرمودند که هر کس یک بیت شعر درباره‌ی حادثه‌ی عاشورا بگوید و کسانى را با آن بیت شعر بگریاند، خداوند بهشت را بر او واجب خواهد کرد؟ چرا؟ چون تمام دستگاه‌هاى تبلیغاتى تجهیز شده بودند براى اینکه مسئله‌ی عاشورا و کلّاً مسئله‌ی اهل‌بیت را در انزوا و در ظلمت نگه دارند، نگذارند مردم بفهمند که چه شد و قضیّه چه بود. تبلیغ این‌جورى است. آن روزها هم مثل امروز، قدرت هاى ظالم و ستمگر حدّاکثر استفاده را از تبلیغات دروغ و مغرضانه و شیطنت‌آمیز می کردند. در یک چنین فضائى مگر ممکن بود قضیّه‌ی عاشورا که در یک گوشه‌اى از دنیاى اسلام و در یک بیابانى اتّفاق افتاده، با این عظمت، با این تپش و نشاط باقى بماند؟ یقیناً از بین می رفت. آنچه این یاد را زنده کرد، تلاش بازماندگان حسین‌بن‌على (علیه السّلام) بود؛ صاحبان پرچم و صاحبان قضیّه.

به همان اندازه که مجاهدت حسین‌بن‌على (علیه السّلام) سخت بود و برخورد داشت با موانع، به همان اندازه مجاهدت زینب (علیها السّلام) و مجاهدت امام سجّاد (علیه السّلام) و بقیّه‌ی بزرگواران دشوار بود. البتّه صحنه، صحنه‌ی نظامى نبود؛ صحنه‌ی تبلیغى بود، صحنه‌ی فرهنگى بود. ما باید به این نکته‌ها توجّه کنیم. درسى که اربعین به ما می دهد این است: یاد حقیقت را و خاطره‌ی شهادت را باید در مقابل طوفان تبلیغات دشمن زنده نگه داشت.

شما ببینید از اوّلِ انقلاب تا امروز، تبلیغات علیه انقلاب، علیه امام، علیه اسلام، علیه این ملّت چقدر پُرحجم بوده. تبلیغات علیه جنگ، ‌جنگى که دفاع و حراست از اسلام و میهن و حیثیّت و شرف مردم بود و علیه این شهداى عزیزى که جانشان را، بزرگ‌ترین سرمایه‌شان را برداشتند و رفتند در راه خدا آن را نثار کردند، چه طوفانى در دنیا به راه انداخت. ببینید چه کردند دشمنان! مستقیم و غیرمستقیم: با رادیوهایشان، با نوشته‌جات و روزنامه و مجلّه‌شان، با کتاب هایى که نوشتند، با تلقینى که در ذهن آدم هاى ساده‌لوح در همه جاى دنیا توانستند بکنند. حتّى افراد معدودى از آدم هاى ساده‌دل و جاهل ‌آدم هاى گوناگون از موجّه و غیرموجّه در داخل کشور خودمان هم در آن فضاى ملتهب جنگ، گاهى حرف هایى می زدند که ناشى از ندانستن بود؛ ناشى از عدم احاطه‌ی به حقایق بود. همین چیزها بود که امام عزیز را برمی‌آشفت، وادار می کرد که با آن فریاد ملکوتى، حقایق را با صراحت بیان کند. در مقابل این تبلیغات، اگر تبلیغات حق نبود و نباشد، اگر ملّت ایران، گویندگان، نویسندگان، هنرمندان و آگاهى خود ملّت در خدمت حقیقتى که در این کشور وجود دارد قرار نگیرد، دشمن در میدان تبلیغات غالب خواهد شد. و میدان تبلیغات، میدان بسیار عظیم و خطرناکى است.

البتّه اکثریّت قاطع ملّت ما و آحاد مردم ما به برکت آگاهى ناشى از انقلاب، در مقابل تبلیغات دشمن بیمه هستند، مصونیّت پیدا کرده‌اند. از بس دشمن دروغ گفت و چیزهایى را که در مقابل چشم مردم بود، به عکس و واژگون نشان داد و منعکس کرد، اطمینان مردم ما نسبت به گفته‌ها و بافته‌ها و یاوه‌گویی‌هاى تبلیغات جهانى بکلّى سلب شده.

دستگاه ظالم جبّار یزیدى با تبلیغات خود، حسین‌بن‌على را محکوم می کرد، وانمود می کرد که حسین‌بن‌على یک کسى بود که بر ضدّ دستگاه عدل و حکومت اسلامى و براى دنیا قیام کرده؛ بعضى هم باور می کردند. بعد هم که حسین‌بن‌على (علیه السّلام) با آن وضع عجیب و با آن شکل فجیع به‌وسیله‌ی دژخیمان در صحراى کربلا به شهادت رسید، این را یک غلبه‌اى و یک فتحى وانمود می کردند. امّا تبلیغات صحیحِ دستگاه امامت، تمام این بافته‌ها را عوض کرد. و حق این‌جورى است. درست است که ما بلندگوهاى قوىّ جهانى را که در اختیار استکبار و رسانه‌هاى صهیونیستى است، با آن عظمت و وسعت در اختیار نداریم و شبکه‌هاى تبلیغاتى آنها بسیار وسیع است، و خیلى وسیع‌تر از ما، و ما محدودیم نسبت به آن ها، امّا حقّانیّت ما موجب می شود که وقتى حرفى از زبان مسئولان جمهورى اسلامى و ملّت ایران صادر بشود، در دل هاى سالم در سطح جهان اثر می کند.

این همه سعى کردند ‌تبلیغاتى که البتّه با هدایت استکبار جهانى کار می کرد و برنامه‌ریزى می کرد وانمود کنند که ملّت ایران در مواجهه‌ی با کید جهانىِ استکبار شکست خورد. این بی‌عقل‌هاى همسایه‌ی ما در عراق هم باورشان آمد؛ آن ها هم در تبلیغات خودشان مدام تکرار کردند، مدام گفتند که ما پیروز شدیم! سعى کردند چهره‌ی فاتح به خودشان بدهند؛ ولى حقیقت را همه‌ی آدم هاى منصف و سالم دنیا فهمیدند: آن کسى که در این جنگ پیروز شد، ملّت ایران بود؛ آن کسى که در این جنگ شکست خورد، رژیم عراق بود.

قضاوت و تشخیص همه‌ی عقلاى عالَم، واضح است در مورد آن کسى که با های‌وهوى یک جمعیّتى را بردارد، براى گرفتن یک نقطه‌اى، براى تصرّف یک منطقه‌اى. فرضاً یک خانه‌اى شما دارید؛ یک دزدى یا گردن‌کلفتى یک جمعیّتى را برمی دارد، با های‌وهوى می‌آید که این خانه را از دست شما خارج کند. می‌آید آنجا مدّتى عربده‌کشى می کند، مدّتى متوقّف می شود؛ بعد افرادش را از دست می دهد، خسارات زیادى وارد می‌آید، زخم می خورد، بعد از گذشت مدّتى ناکام برمی گردد می رود. قضاوت مردم دنیا و عقلا نسبت به یک چنین آدمى چیست؟

شکستى بالاتر از این نیست که رژیم عراق به قصد تجزیه‌ی ایران که این را صریحاً گفتند، به قصد ساقط کردن نظام جمهورى اسلامى که این را در تبلیغاتشان اوّل کار بیان کردند، به قصد ضربه زدن و نابود کردن نیروهاى مسلّح کشور ما، راه افتادند و تقریباً از تمام دنیا هم ‌از شرق، از غرب، از اروپا، از آمریکا، از بعضى کشورهاى جهان سوّم، از ارتجاع عرب کمک مالى، کمک انسانى، کمک فکرى و کمک تجهیزاتى گرفتند، پا شدند آمدند دمِ مرزهاى جمهورى اسلامى، مدّتى معطّل شدند، های‌وهوى کردند، عربده کشیدند، کارهاى خلاف کردند، خودشان را بدنام کردند، حیثیّت سیاسى و اجتماعى خودشان را در دنیا لکّه‌دار کردند، آخرش هم دست از پا درازتر برگشتند! می خواستند جمهورى اسلامى را از بین ببرند، جمهورى اسلامى روزبه‌روز قوی‌تر شد؛ می خواستند کشور را تجزیه کنند، یکپارچگى کشور بحمدا‌لله‌ در حدّ اعلىٰ قرار گرفت و امروز هست؛ می خواستند نیروهاى مسلّح ما را از بین ببرند، امروز نیروهاى مسلّح ما سازمان‌یافته، کارآزموده، مجرّب، قوى، آماده‌ی دفاعند؛ می خواستند ملّت ایران را نسبت به انقلاب و نسبت به اسلام بدبین کنند، همه‌ی دنیا شاهدند و می‌بینند روزبه‌روز ایمان این ملّت، اخلاص این ملّت، آمادگى و حضور این ملّت، رشد و آگاهى و پایبندى این ملّت نسبت به اسلام و انقلاب، بیشتر شده است.این شکست بزرگى بود براى دشمن؛ و ملّت ایران که با اتّکال به خدا و با ایثار و فداکارى ایستاد و مانع شد از اینکه دشمن به هدف هاى شوم خود برسد، پیروز است. و پیروزى یعنى همین؛ این بزرگ‌ترین پیروزى است که انسان بتواند بدون تکیه‌ی به دیگران بِایستد و دشمن را دفع کند؛ و این بحمدا‌لله‌ براى ملّت ایران پیش آمد.

ما در آستانه‌ی هفته‌ی جنگ تحمیلى قرار داریم. این روزها که در پیش است ‌که به یاد سال هاى جنگ و آن همه امتحان و ابتلاء ملّت ایران، شما بر پا می دارید باید دائماً این فکر را براى ملّت ایران تجدید کند که در جنگ تحمیلى، پیروزى ما و موفّقیّت ملّت ما به برکت اتّحاد، یکپارچگى، اتّکاء به خدا، عدم اتّکاء به دیگران و آمادگى براى فداکارى، براى ملّت ما پیش آمد. این خصوصیّات را ملّت ایران براى خودشان باید حفظ کنند تا اگر فکر تجاوز در ذهن کسى و متجاوزى هم وجود دارد، بکلّى از ذهن هاى دشمنان و متجاوزان رفع بشود.

البتّه ما بعد از آنکه قطعنامه‌ی ۵۹۸ را قبول کردیم، پابندی‌مان نسبت به موادّ این قطعنامه تاکنون باقى است و باقى خواهد بود. دشمن و رژیم عراق در اجراى قطعنامه تعلّل کرده است و متأسّفانه فشار لازم از سوى سازمان ملل و محافل بین‌المللى بر عراق وارد نیامده؛ باید فشار وارد می‌آوردند، باید همان کسانى که این قطعنامه را تصویب کردند و براى اجرایش، آن همه حرف زدند و تبلیغات کردند، وادار می کردند رژیم عراق را به اجراى آن قطعنامه.

رژیم عراق تعلّل کرد و تاکنون اوّلین بند قطعنامه هنوز اجرا نشده و ما مصرّاً روى این مطلب تکیه و تأکید داریم که باید موادّ قطعنامه یکى پس از دیگرى اجرا بشود. اینکه شعار گفتگو و مذاکره‌ی مستقیم را مطرح می کنند، اگر به معناى تعطیل ماندن قطعنامه و موادّ قطعنامه است، به‌هیچ وجه مورد قبول نیست. گفتگو و مذاکره‌ی مستقیم خوب است، لکن موادّ قطعنامه ‌که تضمین‌کننده‌ی حقوق هر دو کشور است و حق را به حق‌دار می دهد باید اجرا بشود و ما روى این مسئله تأکید داریم. قدرت ملّت ما پشتوانه‌ی این قضیّه است و با جنجال و هیاهو و تبلیغات هم نخواهند توانست ما را از این چیزى که بر روى آن تأکید کردیم و پافشارى کردیم، منصرف کنند.

باید موادّ قطعنامه اجرا بشود و اوّلین قدم، عقب‌نشینى دشمن از همین قسمتى است که از مرزهاى ما اشغال کردند. کم یا زیادْ مسئله نیست ‌که این مقدارى که دشمن اشغال کرده چقدر است هرچه باشد؛ عقب‌نشینى نکردن دشمن به مرزهاى بین‌المللى، تهدید صلح در منطقه است.

این همان خوى تجاوزگرى است که ما چند سال نسبت به رژیم عراق آن را گفتیم، عدّه‌اى باور نمی کردند؛ لکن حالا ثابت می شود. وقتی‌که آتش‌بس انجام شد، باید نیروها به مرزهاى بین‌المللى عقب‌نشینى کنند، آن که عقب‌نشینى نمی کند، متجاوز است. این اوّلین قدم است و بایستى حتماً انجام بگیرد و انجام خواهد گرفت. همه‌ی دنیا می دانند که یک ملّت انقلابى تحمّل نخواهد کرد که یک وجب از خاک او دست دشمن باشد.

امیدواریم که خداوند به همه‌ی شما برادران و خواهران، مخصوصاً کسانى که خدمت گزاران به خانواده‌هاى عزیز شهدا و اسرا و جانبازان و مفقودین هستند ‌که حقیقتاً همان‌طور که امام و رهبر عظیم‌الشّأن فقیدمان بارها می فرمودند،این ها ولی‌نعمت‌هاى حقیقى ملّتند و کسانى هستند که قدرت و صلابتى که امروز ملّت ایران و دولت ایران در دنیا دارد، به برکت فداکارى و ایثار این ها است توفیق بدهد و ملّت عزیز و بزرگ ما را به عالی‌ترین آرمان ها و آرزوهاى او که پیروزى کامل اسلام و مسلمین است، برساند.
والسّلام علیکم و‌ رحمة‌الله و‌ برکاته