بیانات مقام معظم رهبری
عزت شهدا، از صدر تاریخ تا امروز
این دیدار به مناسبت هفته دفاع مقدس در تاریخ ۱۳۶۸/۰۶/۳۰ برگزار شد.
خداوند تعالى را سپاس که خلعت اکرام خود را بر قامت امّت اسلامى ایران پوشانید و او را به صراط مستقیم خود رهنمون شد و از آن هنگام که قیام این ملّت بر اقامهی قسط و وفاى به عهد او آغاز شد، تا امروز لحظهاى فضل و عنایت خود را از او دریغ نداشت و مجد و عظمت و عزّت و شوکت اسلام را با عطایاى دائمى خود روزافزون ساخت و دشمنان اسلام را منکوب و مقهور ساخت. هر آن حیلهاى که اندیشیدند، در ارادهی خیرش مستحیل گردانید و هر آن مکرى که ورزیدند و هر آن کیدى که به کار زدند، به آنان برگردانید و تیرهاى بلاى رهاشدهی آنان را به سینهی خودشان نشانید و بنیان هاى برافراشته از توطئهی آنان را منهدم ساخت و آنان را اسیر مکائد خود ساخت. سلسلهی خصومتى که جنبانیدند، بر جوهر انقلاب خدشهاى وارد نساخت؛ بلکه هر حلقهی آن، زنجیرى بر پاى استکبار شد. ملّتى که به راه رضاى خدا می رفت و به تکلیف خود میاندیشید، به فضل خدا از حلقههاى دام بلا رهید و ابزارهاى شیطان یکى پس از دیگرى فاقد کارایى شد و نور الهىِ انقلاب سینهی سیاهیها را با گذر از میدان هاى حیله و توطئهی دشمن شکافت و به سرزمینهاى حاصل خیز اندیشه و امید مستضعفان در بند، نور امید افشاند و بذر انقلاب پاشید.از وحشیانهترین حلقههاى توطئهی دشمن که بر اساس نقشههاى شیطانى و شوم، براى هَدْم اساس اسلام طرّاحى شده بود، هجوم وسیع نظامى و شروع جنگى بود که دشمن با استفاده از جاهطلبى و غرور حکّام عراق طرّاحى کرد و به راه انداخت. این جنگ که با شعارهاى قومى و با هدف تجزیهی ایران و به امید فتح سهروزهی تهران و سقوط نظام اسلامى آغاز شد، خرابیهایى در دو کشور و در منطقه به بار آورد که کمنظیر بود و جنایت هایى در دفتر تاریخ به ثبت رساند که تاکنون نظیر آن مشاهده نشده بود. ملّت رشید ایران به دفع تجاوز برخاست و با دفاع مقدّس از کیان اسلام و میهن اسلامى، سیلى محکمى بر دشمن نواخت و با سلاح و صلاح و در سایهی رهبرى ولىّ خدا، آنچنان حماسهی استقامت و رشادت مظلومانه و سرسختانهاى سرود که در تاریخ بهمثابهی درس بزرگى باقى خواهد ماند و صراط مستقیم مبارزان و آزادیخواهان را ترسیم خواهد کرد. عنایت خدا در نصرت مظلومان و غلبهی لشکریانش، بر همه ظاهر شد و این مرحله از توطئهی دشمن ناکام ماند و ذلیل و شکستخورده و نادم و خسارتدیده، با پروندهاى مالامال از جنایت به تغییر حیله پرداخت.
در طول جنگ، دشمن به جاى تسلیم شدن در برابر حق و تن دادن به عدالت، پیوسته بر لجاج و عناد خود افزود و با طرحهاى پیچیده و لشکرکشى به خلیج فارس و ایجاد فشار اقتصادى و تجهیز عراق براى حمله به مراکز صنعتى و اقتصادى و مسکونى، کمک در تهیّهی سلاح شیمیایى، آخرین تلاش هاى خود را به کار برد؛ ولى در آن مقطع نیز جز رسوایى بیشتر، چیزى نصیب آنان نشد. در این مقطع، با حیله و فریب، شعار جنگ به شعار صلح تبدیل شد؛ و این در حالى بود که وحشیانهترین و نامردمیترین اعمال خصمانه از سوى عراق و حامیانش، در جنگ و حواشى آن به وقوع می پیوست.
آنچه از حماسه و شجاعت و قدرت و صلابت و فتح رزمندگان اسلام در این مدّت گذشت و آنچه از ایثار و قدرت روحى و توکّل به خدا و اعتماد به نفْس که ملّت بزرگ ما از خود نشان دادند، با هیچ بیان، قابل توصیف نیست. آرى، صحیفهی دل و لوح ذهن پُرخاطرهی آزادمردان و شیرزنان و غیوررزمندگان و دلیربسیجیان ملّت ما را که مدرنترین سلاحهاى ابرقدرتها در برابر ارادهی پولادین آنان خنثى گردیده است بهآسانى نمی توان در هیچ گزارشى ترسیم کرد؛ مگر آنکه همهی کسانى که توانایى نگارش و سرایش، ترسیم و تجسیم دارند، دیدهها و یافتههاى خود و دیگران را هنرمندانه به نظم و نثر و تصویر درآورند. در اینجا از همهی نگارندگان حوادث جنگ و همهی کسانى که توان انجام وظیفه در این مهم را دارند، درخواست می کنم از ثبت و ضبط جزئیّات این دوران غفلت نکنند و این گنجینهی تمامنشدنى را براى آیندگان به ودیعه بگذارند. این دوره، دورهی ذخیرهی نیروى محرّکهی تاریخ و الهامبخش امم است. وعدهی ظهور قومى را که «اَذِلَّةٍ عَلَی المُؤمِنینَ اَعِزَّةٍ عَلَی الکـّْفِرینَ یُجّْهِدونَ فی سَبیلِ اللهِ وَلایَخافونَ لَومَةَ لاّْئـِم» (۸) باشند، در سیماى پارسایان شب و شیران روز میتوان مشاهده کرد که در این دوران، معرکهی جنگى نابرابر را میداندار بودند و قدرت الهى را در فتوحات فجر و ظفر و کربلا و خیبر نمودند و ثبات قدمشان آیات فتح را تفسیرى روشن بود و همّت بلند و عزم راسخشان، ارادهی الهى را مظهرى آشکار.
امّا آنچه از این مرحله باقى ماند جز خسران و شکست براى دشمن و سربلندى و افتخار براى ایران اسلامى نبود. صدور قطعنامهی ۵۹۸ در سال ۱۳۶۶، عکسالعمل ناگزیرى بود که در برابر شکست هاى رژیم متجاوز عراق، از سوى قدرت هاى حمایتکنندهی او زمینهسازى شد و از شوراى امنیّت صادر گشت. این قطعنامه که زیر فشار سهمگین رزمندگان اسلام بر پیکر دشمن صادر شد، سندى است که شعار دفاع مقدّس ما در آن تأمین گردیده بود و اجراى کامل آن، دشمن را به شکست قطعى می رسانید و لذا هرگز جمهورى اسلامى آن را رد نکرد. آنچه براى ایران اسلامى مطرح و موجب عدم شتاب در قبول آن می شد، اصرار بر تنبیه متجاوز به قدر کافى در میدان هاى نبرد و نیز بیاعتمادى در اجراى میثاق هاى بینالمللى توسّط قدرتهاى بزرگ بود.
از صدور قطعنامه تا قبول رسمى آن از سوى جمهورى اسلامى،دنیا شاهد سنگینترین ضربات نیروهاى اسلام بر دشمن و فتوحات بزرگ رزمندگان ما بر دشمن در جبهههاى جنگ از سویى، و فشارهاى همهجانبه از سوى حامیان رژیم عراق علیه ایران اسلامى از سوى دیگر بود. حصر اقتصادى،حمله به تأسیسات ما در خلیج فارس و تمرکز بیسابقهی نیروهاى نظامى آمریکا و ناتو در اطراف مرزهاى آبى و هوایى و حتّى تجاوز به آن ها، بخشى از این فشارها بود؛ بهطوریکه تقریباً هیچ فشار ممکن باقى نماند، مگر آنکه بر ملّت ایران وارد شد و رژیم آمریکا تقریباً بهطور مستقیم وارد صحنه شد. تهدیدها، بمباران هاى وسیع شیمیایى و جنایت حمله به شهرها و هواپیماى مسافربرى و کشتى غیرنظامى و اثبات اینکه استکبار در حمایت از عراق آمادگى براى دستیازیدن به هر جنایتى دارد، بخشى از حوادث این دوران است و جا دارد در موقع مقتضى، این حقایق هشداردهنده براى ملّت ایران شکافته و برملا گردد.
قبول قطعنامهی ۵۹۸ از سوى جمهورى اسلامى و رهبر عظیمالشّأن فقید آن، توطئهی وسیع دشمن را بار دیگر با هدایت الهى به خود او برگرداند و دشمن را که تحت شعار صلحطلبى، به هر جنایتى دست میزد، خلع شعار کرد. شاید مشیّت الهى بر این بود که با قبول قطعنامه، حقّانیّت جمهورى اسلامى بیش از پیش در جهان آشکار شود و ملّت ایران به هدف هاى اساسى خود در سطح بینالمللى نزدیکتر گردد.
با این ابتکار جمهورى اسلامى، دشمن در دوراهى شکست قرار گرفت: اگر اجرا شود، ایران اسلامى به خواستههاى خود رسیده است؛ و اگر اجرا نشود، داعیهی همیشگى جمهورى اسلامى مبنى بر لزوم قطع ریشهی تجاوز و رابطهی میان تجاوز عراق و حاکمیّت سلطه در جهان و اینکه رژیم عراق در ادّعاى صلحطلبى صداقت نداشته است به اثبات می رسد، و بیاعتمادى به قرارهاى ساختهی قدرت ها که جمهورى اسلامى همواره مدّعى آن بوده است در میان ملّت ها رایج خواهد شد و آن ها را بر تکیهی فقط به نیروى خویش تشویق خواهد کرد.
حکّام سَبُکسَر عراق که در طول جنگ عملاً نشان دادهاند از تشخیص مصالح عاجزند، این بار نیز زیانبارترین راه را گزیدند؛ یعنى ابتدا با حمله به ایران و ندیده گرفتن شعارهاى خود در قبول قطعنامه، بیاعتبارى سخن و عمل خود را به دیرباورترین اشخاص هم ثابت کردند و البتّه وقتى با حضور بینظیر رزمندگان در جبهه، مجبور به عقبنشینى در بخش عظیمى از مرزها شدند یک بار دیگر آزموده را آزمودند. با تعلّل در اجراى قطعنامه، باز هم اقدامى دیگر در جهت عکس منافع سیاسى و اقتصادى و نظامى و حیثیّتى خود انجام دادند و جهالت و آزمندى خود را به اثبات رساندند.
نگهداشتن بخشى از اراضى ایران اسلامى که عمدتاً دزدانه و پس از آتشبس تصرّف شده، به قیمت تعطیل قطعنامهاى که مدّتها دم از اجراى آن میزدهاند، جز نکبت و پشیمانى چیزى براى آن ها به ارمغان نخواهد آورد. و این حیلهی شیطانى نیز به خود آنان بر خواهد گشت؛ وَلا یَحیقُ المَکـرُ السَّیِّئُ اِلّابِاَهلِه. آنان دیر یا زود مجبور به تخلیهی این اراضى خواهند شد و همه می دانند که ایران انقلابى حضور متجاوز غاصب پلید را در مرزهاى خود، زمان درازى تحمّل نخواهد کرد و بهطور حتم خسارتى که در این مرحله نصیب متجاوز و منطقه خواهد شد، مانند گذشته خسارتى سنگین خواهد بود. اگر یک سال پیش، صدّام به اجراى قطعنامه تن داده بود، اینک اسرا برگشته، اروند لایروبى شده و صلح مستقر گردیده و پیشرفت بازسازیها چشمگیر بود. آنچه از تعلّل رژیم عراق در عمل به قطعنامه تاکنون بر دو کشور وارد شده و آنچه از این پس وارد شود، مسئولیّتش بر دوش رژیم عراق و شخص صدّام است.
ما همیشه و حتّى در طول جنگ، مردم عراق را برادران مسلمان خود میدانستهایم و هیچ گاه جز خیر براى آنان در دل نداشتهایم و حتّى در اوج شرارت هاى دشمن، برخوردهاى اسلامى و انسانى ما با مردم عراق که ذکر آن خارج از مقال است گواه صادق ما بر این مدّعا بوده است. قاطعانه اعلام می کنم که ملّت عراق از وضع فعلى و پیامدهاى آن سودى نخواهند برد و ما نهتنها بهخاطر منافع خود، بلکه به دلیل آنچه بر منطقه و جهان اسلام میگذرد، این وضع را رد می کنیم و حکّام عراق را به قبول حق و دورى از لجاجت فرامی خوانیم.اگر امروز دولت هایى که این منطقه را دچار تشنّج هاى سیاسى و نظامى میان برادران کرده و مجرى سیاست هاى آمریکا شدهاند، بهخود آیند و به جاى برادرآزارى، به فکر دشمنان مشترک باشند و خصوصاً علیه صهیونیسم که جنایت هاى بیشرمانهاش قلب هر آزادهاى را به درد میآورد اقدام کنند، ریشهی این غدّهی سرطانى و بیشتر نابسامانیهاى این منطقه خواهد خشکید و اگر دیر به فکر افتند، کار مشکلتر خواهد شد. به همین دلیل است که ما همواره دست خود را براى دوستى با همهی کشورهاى اسلامى دراز کرده و براى میثاق بر مبارزه با صهیونیسم غاصب و حامیان زورگوى آن، اعلام آمادگى کردهایم.
اینک بار دیگر خداوند را سپاس می گویم که شما ملّت بزرگ را از همهی آزمون هاى گذشته سربلند و موفّق خارج ساخت. در فتنهها نلغزیدید و از توطئهها بر خود نلرزیدید و صبر و مقاومت در بلا و حقطلبى و اطاعت از امر خدا را در هر حال از خود نشان دادید و امید است که خداى مقتدر به فضل و عنایت خود، شما را تا رسیدن به قلل مرتفع اهداف خود یارى کند؛ انّه ولىّ النّعم. فَلَهُ الحَمدُ مِن مُقتَدِرٍ لایُغلَبُ وَ ذى اَناةٍ لایَعجَل. اینجانب با حمد بیپایان خداوند، از همهی اقشار مختلف مردم رشید و عزیز ایران اسلامى، غیورمردان بسیجى، ارتش پیروز اسلام، سپاه پاسداران افتخارآفرین، امدادگران، جهادگران، نیروهاى پزشکى و درمانى و خدماتى و همهی اقشار مختلف که جبههی اسلام را در برابر کفر تقویت و یارى کردند، صمیمانه تشکّر می کنم. و نیز با طلب علوّ درجات براى شهیدان عزیز، از خانوادههاى معظّم و گرانمایهی شهیدان و از جانبازان عزیز این شهداى زنده از آسیبدیدگان جنگ، مهاجرین مظلوم، اسرا و مفقودین و خانوادههاى مکرّم آنان و نیز آحاد ملّت شریف ایران تقدیر و تشکّر می کنم و تذکّراتى چند را از باب «اِنَّ الذِّکـریّْ تَنـفَعُ المُؤمِنین»تقدیم می دارم:
والسّلامعلیکمورحمةالله
۱۳۶۸/۶/۳۰