بیانات امام خمینی (ره)
حج، بزرگترین اجتماع سیاسی- عبادی
سخنان امام خمینی در سال 1362 و سخنرانی ایشان درباره ابعاد مهم و سیاسی حج را در ادامه میخوانیم:
شما در سالی به حج مشرف میشوید که اوضاع دنیا و اوضاع منطقه به وضعی است که مشاهده میکنید. اوضاع دنیا گرفتار قدرتهای بزرگ و مستضعفان جهان مبتلای به این قدرتهای شیطانی و اوضاع منطقه نیز به واسطۀ دخالت قدرتهای بزرگ به این وضعی است که مشاهده میکنید. و در آستانه سالی به حج مشرف میشوید که در اثر شکست مفتضحانه صدام، مناطق مسکونی کشور ما مورد تجاوز واقع میشود و با موشکها کوبیده میشود، و اخیراً که اندیمشک را هم ملاحظه کردید که با آن چه کردند، و من به ملت ایران و اهالی محترم مبارز اندیمشک تسلیت عرض میکنم و امیدوارم خدای تبارک و تعالی شهدای آنها را با شهدای صدر اسلام محشور بفرماید و به بازماندگان آنها سلامت و صبر عنایت بفرماید.
شما در سالی دارید در این سفر مبارک میروید که قدرتهای بزرگ در منطقه مشغول به فساد هستند و تاخت و تاز. از آن طرف شوروی در افغانستان و هرجا که بتواند دست درازی میکند و ملت مظلوم افغانستان را آن طور سرکوب میکند، و بحمداللّه ملت افغانستان هم مقابلۀ مردانهای در مقابل آن قدرت بزرگ کردهاند، و از آن طرف امریکا که در رأس جنایتکاران است در همۀ کشورهای مظلوم و خصوصاً در کشورهای اسلامیآن طور دخالت و تجاوز میکند، و از آن طرف دنیا دست دراز کرده است و ملتهایی که باید مستقل باشند، در تحت ظلم خودش قرار داده است و معالأسف این دولتها هم ظلم پذیر شدهاند.
فلسفۀ حج؛ یکی از فلسفههای بزرگ حج قضیۀ بُعد سیاسی اوست، که دستهای جنایتکار از همه اطراف برای کوبیدن این بُعد در کار هستند؛ و تبلیغات دامنه دار آنها معالأسف در مسلمین هم تأثیر کرده است که مسلمین سفر حج را بسیاریشان یک عبادت خشک خالی بدون توجه به مصالح مسلمین میدانند. حج از آن روزی که تولد پیدا کرده است، اهمیت بُعد سیاسی اش کمتر از بعد عبادی اش نیست، بُعد سیاسی علاوه بر سیاستش، خودش عبادت است.
بررسی اوضاع مسلمین و مشکلات آنان در حج
مشکلات مردم در حج، باید تمام بلادی که وارد میشوند و مردم مستطیعش یا روحانیون محترمش وارد میشوند، باید بررسی از اوضاع مسلمین در هر سال بشود که مسلمین در چه حال هستند، بین خودشان با حکومتها چه وضعی است، بین حکومتها با قدرتهای شیطانی دیگر چه وضعی است،بین خود ملتها با خود ملتها چه وضعی است، بین روحانیونی که در بلاد متفرقۀ مسلمین هستند با وضع حج چه وضعی دارند. اینها اموری است که باید رسیدگی به آن بشود و حج برای همین امور است. حج برای این است که مشکلات یک سال مسلمین را بررسی کنند و در صدد رفع مشکلات برآیند.
آن طور که آخوندهای درباری منطقه و غیرمنطقه میگویند که حج باید از جهات سیاسی خارج باشد، اینها رسول اللّه را محکوم میکنند، اینها خلفای اسلام را محکوم میکنند، ائمۀ هدی را محکوم میکنند. اینها نمیدانند که این سفر حج و این حج برای این مسائل بوده است، برای قیام ناس بودهاست، برای این بوده است که مسلمین مشکلات مسلمین را درک کنند و در رفعش کوشش کنند، برای این بوده است که بین مسلمین اخوت و مودت پیدا بشود.
انزوای اسلام با تبلیغ جدایی دین از سیاست
و معالأسف به قدری تبلیغات دامنه دار دشمنان اسلام در همۀ مسائل اسلامیزیاد و دامنه دار بوده است که به خود مسلمین هم باوراندهاند که نباید دخالت در سیاست بکنند، به خود روحانیون هم. بسیاری از روحانیون هم باورشان آمده است که روحانی نباید دخالت در سیاست بکند. روحانی باید مسئله بگوید، آن هم مسائل غیرسیاسی. مسائل سیاسی اسلام چندین برابر مسائل عبادی اش است، برای اینکه آن مسائل سیاسی هم عبادت است مع الاضافه. کتب اسلام، کتب فقهی اسلام مشحون از مسائل سیاسی است، مشحون از مسائل اجتماعی است. و آن وقت یک دسته نادان گمان میکنند که اسلام مثل سایر ادیان منحرفه ـ که آن هم در اول اینطور نبوده است، بعد با دست همین استعمارگران به اینجا رسیده است ـ وضع این است که باید روحانی فقط بنشیند و دو رکعت نماز بخواند و برود منزلش و همان جا چرت بزند تا دوباره وقت نماز دیگر بیاید. اینها همه تبلیغاتی بوده است که در طول مدت از آنوقتی که اسلام تولد پیدا کرد و قدرت پیدا کرد به دست خلفای اُمَوی و عبّاسی و بعد هم به دست حکومتهای مرتجع و بعد هم به دست قدرتهای بزرگ این مسائل شده است که اسلام را منزوی کنند و منزوی کردند. آن اسلامیکه به درد جامعه نرسد، و آن اسلامی که به درد حکومت جامعه نرسد، آن اسلام منزوی است. اسلام منزوی در مساجد بود. با اسم اسلام، اسلام را منزوی کردند در چهار دیوار مساجد، مساجد بی تحرک. مسجدالحرام و مساجد در زمان رسول اکرم مرکز جنگها و مرکز سیاستها و مرکز امور اجتماعی و سیاسی بوده. اینطور نبوده است که در مسجد پیغمبر ـ صلی اللّه علیه وآله ـ همان مسائل عبادی نماز و روزه باشد؛ مسائل سیاسیاش بیشتربوده.هروقت میخواستند به جنگ بفرستند اشخاص راوبسیج کنند مردم را برای جنگها، از مسجد شروع میکردند این امور را. معالأسف در دنبال تبلیغات از صدر اسلام یعنی، بعد از یک مدتی تا زمان ما مساجد یک مساجدی شده بود که اسلام در آنجا محکوم میشد. محکوم کردن اسلام به این نیست که یک کسی بگوید من اسلام را محکوم میکنم، محکوم کردن اسلام بر این است که آن چیزی که اسلام میخواهد در مسجد زیرپا گذاشته بشود. اسلام میخواهد که مردم آگاهانه برای مصالح خودشان، برای مصالح مسلمین در آنجا فعالیت بکنند و حج از مسائلی است که جنبۀ سیاسی اش بسیار بیشتر است از جنبههای عبادی اش. و شما آقایان که انشاءاللّه با سلامت مشرف میشوید باید توجه به این معنا داشته باشید که این فکر استعماری که در مغز بسیاری از حتی روحانیین ممالک اسلامیگنجانیده شده است این را ازاله کنید. در صحبتهایتان، در اجتماعاتتان بگویید به آنها که اسلام وضعش این نیست که تاکنون ماها داشتهایم، فقط بیایند در حج و چند دور بگردند دور خانۀ مبارک و بعد هم وقوف و چه و چه و هیچ کار نداشته باشند که مستکبرین بر مردم دنیا و بر مسلمین چه میکنند، بی تفاوت باشند. محکوم کنند این اشخاصی که میخواهند راجع به مصالح مسلمین صحبت بکنند. آن ضرری که از این آخوندهای درباری، اسلام میخورد، بدتر از آن ضرری است که از امریکا میخورد، برای اینکه، اینها با یک ظاهر اسلامی اسلام را منزوی میکنند و آنها با این ظاهر نمیتوانند بکنند، آنها وادار میکنند اینها را. مسلمین باید در حج وقتی که میروند یک حج زنده، یک حج کوبنده، یک حجی که محکوم کنند این شوروی جنایتکار و آن امریکای جنایتکار را؛ یک همچو حجی، حجی است که مقبول است. اگر ما حج برویم و مصالح مسلمین را در نظر نگیریم بلکه برخلاف مصالح مسلمین هی روی جنایتها پرده بپوشیم، نگذاریم مسلمین صحبت بکنند از جنایتهایی که بر مسلمین میگذرد و جنایتهایی که از حکومتها و از قدرتهای بزرگ بر مسلمین میگذرد، ما یک صحبت بکنیم، این حج نیست، این یک صورت بی معناست.
بیدار نمودن و متحد کردن مسلمین در حج
آن حجی که خدای تبارک و تعالی میخواهد و آن حجی که اسلام از ما خواسته است، آن است که وقتی میروید حج، این مسلمین بلاد را بیدار کنید، متحد کنید با هم، بفهمانید به آنها که چرا باید بیش از یک میلیارد مسلمین تحت فشار دوتا قدرت چندصدمیلیونی باشند. تمام گرفتاریها برای این است که مسلمین را از آن راهی که اسلام دارد منحرف کردهاند، و حتی اگر یک مجالسی هم داشته باشند لابد شنیدهاید کهآن مجلسی را که روحانیون داشتند و در یک جایی بود، محکوم نکردند. حاضر نشدند که افغانستان را که شوروی[اشغال]کرده، اینها لفظاً بگویند این کار درستی نیست. این قدر هم همین کسانی که، مسیحیانی که، روحانیونی مسیحی که بودند حاضر نشدند این قدر بگویند که افغانستان چه، ترسیده بودند از این. وقتی بنا باشد که روحانیون شان اینطور، ما از آن وقت تا حالا خیال میکردیم که روحانیون مسیح امریکایی هستند، حالا معلوم شد هم امریکایی هستند هم شوروی هستند، و روحانیون مسلمین هم بسیاریشان کمتر از آنها نیستند. آنهایی که محکوم میکنند مسلمین را که نسبت به صهیونیست یک صدایی بکنند، نسبت به امریکا یک کلمهای بگویند، آنها کمتر از آن روحانیون مسیحی که میگویند باید هیچ حرف نزد، و آن روحانیونی که طرفدار امریکا هستند کمتر از آنها نیستند، اینها هم طرفدار امریکا هستند. مسلمین باید بیدار بشوند، این یک میلیارد مسلم باید بیدار بشوند و کلک این دوتا قدرت بزرگ و دیگر قدرتها را که در این مناطق مشغول فساد هستند، کلک اینها را بکنند.
سلطه پذیری مسلمین بواسطه عدم توجه به مسائل و احکام اسلام
ننگ نیست بر کشورهای اسلامی بر حکومتهای کشورهای اسلامیکه اسرائیل بیاید و فلسطینیها را آن طور کند؟ در لبنان آن جنایتها را بکند و یک میلیارد جمعیت مسلمین بنشینند تماشاچی باشند؟ از چی میترسند اینها؟ چرا باید این قدر بی عرضه باشند؟ شریان حیات شرق و غرب در دست اینهاست، نفت شریان حیات اینهاست. اگر ده روز نفت را به روی آنها ببندند خاضع میشوند آنها. در عین حالی که این شریان در دست حکومتهای باصطلاح اسلامیاست، در عین حال تقدیم میکنند و التماس هم میکنند. این مصیبت نیست؟ برای مسلمین این مصیبت نیست که همه چیزمان را بدهیم به خارجیها و در طبق اخلاص بگذاریم و با منت کشیدن از آنها که بپذیرند؟ وقتی بنا شد که مسلمین به آن مسائل الهی توجه نکنند، به آن مسائل قرآنی توجه نکنند، و احکام اسلام را درست به آن توجه نکنند و دعوت اسلام به وحدت را زیر پا بگذارند، ناچار باید اینطور بشوند که همه چیزشان را بدهند و التماس هم بکنند به آنها که قبول کنید شما. نباید ما دیگر بیدار بشویم؟ نباید اینها عبرت بگیرند از ایران؟ امروز همۀ کشورهای بزرگ عالم از شوروی گرفته است که دارد دائماً به عراق کمک میکند، و از امریکا گرفته است که آن هم همین طور، و از فرانسه که مرکز فساد همۀ دنیا شده است، کشوری که ادعا میکرد که اینجا مهد آزادی و کذاست حالا این تروریستها را در آنجا جا داده است و به صدام کمک میکند و به این کمک افتخار میکند. مسلمین باید توی دهن اینها بزنند و اگر مجتمع بشوند خواهند زد. و ایران همان طور که همۀ دنیا دیده است ـ ولو زیر پا گذاشتهاند مطالب را ـ همۀ عالم الآن مطلعند که شوروی و امریکا و سایر قدرتها از ایران سیلی خوردند به برکت اسلام، و نخواهد دیگر این ملت اسلامی گذاشت که راه آنها به این مملکت باز بشود. آنهایی که به آرزوی این نشستهاند که امریکا دوباره بیاید یا شوروی بیاید، آنها خیال باطل به خودشان راه دادهاند، به این آرزو نباشند و لااقل تا وقتی که اینها زنده هستند، تا آن وقت امریکا و شوروی نمیتواند به این مملکت وارد بشود.
خسته نشدن ملت ایران در جنگ با متجاوزان
این جوانهای ما که الآن در سرتاسر کشور به جنگ میروند و در جبههها آن طور حماسهها میآفرینند، تا این جوانها هستند و انشاءاللّه هستند نمیتواند کسی به این مملکت صدمه وارد کند. آنهایی که تو خانه نشستهاند و میگویند که مردم خسته شدهاند از جنگ، و خسته شدهاند از چه و چه، آنها خودشان خسته هستند، از اول هم خسته بودهاند. مردم کیاند؟ این اندیمشک است که مورد تجاوز واقع بشود، دنبالهاش جنگ جنگ تا پیروزی میگوید. آن هم جاهای دیگری که از دزفول گرفته تا هر جا که ملاحظه کنید به مجرد اینکه یک فسادی در آنجا واقع میشود و صدام یک جنایتی میکند دنبالش همۀ مردم میایستند و فریاد میزنند مرگ بر کی و مرگ بر کی و جنگ جنگ تا پیروزی. اینها مردم نیستند؟ این مردمیکه در مساجد و در نمازجمعهها و سرتاسر کشور مجتمعاند و فریادشان بلند است از اینکه جنگ باید کرد، و خودشان هم داوطلب الآن دارند به طرف جبههها میروند، اینها مردم ایران نیستند؟ اینها از کرۀ مریخ آمدهاند؟ مردم ایران عبارت از یک دستهای هستند که نشستهاند و نه یکی شان رفتهاند به جبهه، نه یکی شان کمک کردهاند به جبهه با اینکه بعضیشان هم دارای کذا و کذا هستند! فقط مردم ایران اینها هستند که در عین حالی که دارد این کشور به طرف فنا خدای نخواسته میرود ـ اگر چنانچه سست بیایند جوانهای ما ـ شما چند نفر هستید مردم ایران که میگویید از جنگ خسته شدهایم؟ شما چه وقت جنگ کردهاید که خسته بشوید؟ شما کدام یکیتان رفته است به جبهه تا یک خستگی احساس بکند؟ کدامتان حاضر شده است که امریکا و شوروی را محکوم کند؟ شما مثل سایر آنهای دیگری میمانید که نشستهاید آنجا و هی اشکالتراشی میکنید به این ملت. ملت اینها هستند، ملت این مردم کوچه و بازار هستند، این مردم دهات و ـ نمیدانم ـ قصبات و شهرستانها، اینها هستند که دارند به جنگ کمک میکنند و به جبههها، پشت جبههها کمک میکنند، و بانوانشان و بچههاشان و بزرگهایشان و همهشان مشغول خدمت هستند. اینها که خسته نشدهاند. از چی خسته بشوند؟ از اسلام روبرگردانند؟ امروز اگر ما از این جنگ و از این دفاع مقدس، ما جنگ نداریم با کسی، ما دفاع داریم میکنیم از کشور خودمان. ما باز کشورمان تحت سلطۀ صدام هست یک مقداری از آن. مایی که داریم دفاع از اسلام میکنیم اگر خسته بشویم معنایش این است که ما از قرآن کریم دیگر خسته شدهایم، از اسلام خسته شدهایم. کدام یک از این افرادی که در این کشور هستند الا یک دسته اقلیت فاسد، خسته
هستند از این امور؟ این جوانهای ما میدانند که اگر خدای نخواسته، صدام غلبه پیدا کند به این کشور چه خواهد کرد و با همه چیز مردم چه خواهد کرد. این جوانهای غیوری که یک همچو احساسی دارند مینشینند تو خانه شان و میگویند که خسته شدهایم از جنگ؟! از چی خسته شدهاند؟ از دفاع از نوامیسشان خسته شدهاند؟! از دفاع از کشورشان خسته شدهاند؟! ازدفاع از اسلام خسته شدهاند؟! ازچه خسته شدهاند؟ یک دسته هم نشستهاند هر کار صحیحی هم بشود آنها میگویند خراب است.هر خدمتی هم که دولت میکند آنها میگویند خراب است. آنها از اول دلشان میخواهد که وضع، این وضع نباشد، برگردد به آن زمانهای رفاه نمیدانم چی که جوانها تو قهوه خانه بروند و توی کابارهها بروند و چه بکنند و پیرها هم مجالسی داشته باشند به عیش و نوش. اینها دلشان میخواهد این بشود و این خواب را نخواهید ترجمهاش را دید. این خواب تعبیر برای شما نخواهد شد.
تحول درونی ملت ایران و جانفشانی برای اسلام
این ملت یک ملت زنده است، یک ملتی است که دنیا الآن رویش حساب میکند. این ایرانی بود که همسایههایش هم قبولش نداشتند. این ایرانی بود که فقط با لفظ، با لفظ آقای آریامهر یک تبلیغاتی برایش میشد و الاّ کجا چیز داشت، همهاش وابستگی، همهاش خرابی. سرتاسر کشور ما که ملاحظه بکنید الاّ شهرستانها آن هم تهران عمدتاً که مورد توجه بود و میخواستند آن هم چون اشراف و اعیان در اینجا هستند، آنها خوش بگذرانند، این دهات و قصبات و آن جاهای دور افتاده یک نظر به آن نشد. این بدبختها باید با الاغ از این ور آن ور بروند مریضهایشان را ببرند بین راه هم بمیرند. دولت الآن مشغول است برای راه درست کردن و مشغول است برای بیمارستان درست کردن و برای مدرسه درست کردن که چندین هزار مدرسه درست شده است، چندین هزار کیلومتر راه درست شده است. همۀ اینها را آقایان نشستهاند توی خانه شان میگویند هیچی نشده است. چی چی میخواهید بشود؟ آنچه که شده در زمان رضاخان شده است
و در زمان محمدرضا شده است که خیابانها را آن طور مرکز فساد قرارداده بودند؟ شما آنها را صحیح میدانید! آن چیزی که در این چند سال شده است، از همۀ جهات، آن تحولی که در جوانهای ما پیدا شده است که از کابارهها کشیده شدهاند به میدان جنگ با کفار، از مراکز فساد کشیده شدند به مراکز صلاح و دعا و نیایش، بانوان ما که آن طور با آنها ظلم شده بود امروز در سرتاسر کشور مشغول تعلیم و تعلم هستند و مشغول جهاد هستند فی سبیل اللّه. چی میخواهید بشود؟ آقایان چرا چشمهایتان را هم گذاشتهاید و گوشهایتان را به بوقهای امریکا و اروپا باز کردهاید؟ چشمهایتان را باز کنید ببینید چه خبر شده است در ایران. دیگران باید بگویند؟ گاهی هم میگویند البته. شماها که باید تبلیغ کنید از این اسلام، تبلیغ کنید از این دیانت، تبلیغ کنید از این کشور، دفاع کنید از این کشور با قلمتان، با صحبتتان، با چی، هی اشکال، اشکال، اشکال، برای چی؟ شما چی کم دارید که اشکال میکنید؟ این مردم، این مستضعفین، این بیچارهها، این جنوب شهریهای همۀ کشور ما اینطور دارند جانفشانی برای اسلام میکنند و هیچ هم اظهار خستگی نکردهاند. الآن هم وقتی که میبینید فوج فوج حرکت میکنند به جبههها برای جنگ و برای دفاع از اسلام، اینها ملت نیستند؟ این جوانها که دارند میروند جزء این ملت نیستند؟ ملت اینجا، ملتی باشد که از امریکا باید بیاید؟ بیدار بشوید یک قدری، توجه کنید یک قدری به مسائل.
اقتدار و عزت مسلمین، در تبعیت ننمودن از قدرت ها
و شما آقایان که دارید مشرف میشوید به این بیت معظم الهی، علاوه بر اینکه باید خیلی جدیت کنید به اینکه این مردمیکه بسیاریشان مسائل حج را خوب نمیدانند، مسائل حج را برای اینها بگویید قبل از اینکه هر کاری را میخواهند بکنند، در هرجا هستید مردم را بخواهید آنجا و مسائل حج را برایشان با قاعده گوشزد کنید، بگویید، همین طور واجباتش را، محرماتش را، اینطور چیزها. علاوه بر این، آن مسائلی که باید، با مسلمین در میان بگذارید، معاشرت کنید با آنها، البته با یک نظامیو به آنها حالی کنید که آقا چرا نشستهاید که امریکا از آن ور دنیا دستش را دراز کند و شما را بخواهد اداره کند. بخواهد خلیج فارس را، خلیج فارس به توچه کار دارد؟ تو چکاره هستی که از آن ور میخواهی خلیج فارس را تأمین کنی؟ ما خودمان باید بکنیم، به شما چه ربطی دارد؟ مسلمانها خودشان باید بکنند، خلیجیها باید بکنند این را. ما میل داریم که با همۀ کشورهای اسلامیبرادر باشیم، با همۀ حکومتها در عین حالی که اعوجاج دارند برگردند و با ما دست اخوت بدهند. ما صلاح همه را میخواهیم، ما میخواهیم که آنها عزیز باشند، ما میخواهیم آنها نوکر امریکا نباشند، امریکا از آن ور دنیا آقایی نکند به شما، شوروی هم از آن ور. شما با هم باشید. شما همین حکومتهایتان با هم باشد، ملتهایتان دنبالتان هستند. شما با ملتها خوش رفتاری کنید، ملتها دنبال شما هستند، اگر خوش رفتاری کردید و جهات اسلامیرا مراعات کردید، این ملتها همراه شما هستند، آن وقت آسیب ناپذیر هستید. الآن حکومت ایران آسیب ندارد برای اینکه، برای مردم دارد خدمت میکند و مردم هم دنبال او هستند؛ مردم حافظ هستند. اگر یک گرفتاری در زمان رضاخان پیش میآید، در زمان محمدرضاخان پیش میآید برای آنها، مردم خوشحال میشدند که این گرفتاری برایشان پیش آمده. امروز اگر یک گرفتاری برای کشور ما پیدا بشود، برای حکومت ما پیدا بشود، مردمند که حل میکنند این را، و دولت هم خدمتگزار است و باید خدمتگزارباشد. مجلس هم خدمتگزار است و باید خدمتگزار باشد. همه ما باید خدمتگزار باشیم به این مردم. همه باید تشکر کنیم از اینهایی که این جنگ را دارند اداره میکنند با این فشارها، در عین حالی که همه بر خلاف هستند و همه میخواهند که ما منزوی باشیم. بحمداللّه ایران در همه دنیا مطرح است و مسلمین همراه او هستند. و من امیدوارم که این سفر مبارک شما را موفق کند به اینکه این مسلمین جهان را، این روحانیون کشورها را، این روحانیون درباری را که در آنجا لابد میآیند، توجه بدهید به اینکه آقا چرا باید شما عزت خودتان را در نوکری امریکا بدانید؟ در نوکری صهیونیستها بدانید؟ شما آقایی خودتان را از اسلام کسب کنید، آقایی خودتان را از بیتاللّه کسب بکنید. دور بیرق اسلام جمع بشوید، دور حول خانه خدا جمع بشوید و با هم بیعت کنید که اجتماعتان، همهتان بر خلاف مصالح اسلام نباشد و بر وفاق مصالح باشد، و دست قدرتهای بزرگ را انشاءاللّه کوتاه کنید، و این کنگرۀ بزرگ اسلامیانشاءاللّه به نتیجۀ مطلوبی که اسلام دارد برسد و شماها با سلامت و سعادت مشرف بشوید. و دعا کنید به اسلام و مسلمین، و دعا کنید که مسلمین و سران اسلام بیدار بشوند و توجه بکنند به مصالح اسلامی. و دعا کنید به این ملتی که همه چیزش را در طبق اخلاص برای اسلام گذاشته و دارد فعالیت میکند، و دعا کنید که خداوند این کوردلهایی که گاهی پیدا میشود در ایران یا در جاهای دیگر، اینها را خدا هدایت کند که به دامن اسلام برگردند و متوجه به مصالح اسلامی باشند و ننشینند هی کارشکنی بکنند، همراهی کنند با این ملت.