شهید محمد ابراهیم همت
صدای شهید
عکسهای بیشتر
مزار شهید روی نقشه
فیلمهای مرتبط
کتابهای مرتبط
عملیاتها
نام و نام خانوادگی | محمد ابراهیم همت |
---|---|
نام پدر | علی اکبر |
تاریخ تولد | 1334-01-23 |
محل تولد | اطلاعاتی موجودی نیست |
تاریخ شهادت | 1362-12-17 |
---|---|
منطقه شهادت | هور |
عملیات | عملیات خیبر |
مزار | شهرضا |
مگر میشود؟
مگر میشود که آنقدر عاشق باشی که در راه رسیدن به معشوق از تمامت بگذری!
میدانی تمام یک آدم چیست؟تمام هر کسی
خانوادۀ اوست؛ اهداف او، دوستان او، اموال او؛ از همه مهمتر؛ قلب اوست…
چه زیباست که یک نفر آنقدر واله و شیدا باشد که برای رسیدن به معشوق خویش از همۀ داراییاش رسته شود!
از جمله ی این عاشقان دلباخته ، سردار نامآور لشگر 27 محمد رسول الله؛ شهید محمد ابراهیم همت بود.
در دوازدهمین روز از اولین ماه فصل آغازین سال ۱۳۳۴، در شهرستان شهرضای اصفهان، بهار زندگیاش آغاز شد. او در آغوش خانوادهای متدین و در زیر سایۀ پدر و مادری پرهیزگار ، آزاده و با محبت دوران کودکیاش را سپری نمود؛ از آنجایی که فوق العاده باهوش و مستعد بود، مراحل تحصیلیاش را از دبستان تا دبیرستان با موفقیت پشت سر گذاشت.
محمد ابراهیم پسری با غیرت بود؛ در اوقات فراقتش به خصوص در تعطیلات تابستان، مخارج شخصی خودش را برای تحصیل تأمین میکرد و از این راه کمک شایانی به خانوادۀ زحمتکشَش مینمود. ایشان علاقه و اشتیاق فراوانی به فراگرفتن کتاب مقدس «قرآن» داشت که این مهم، سبب میشد مصرانه از مادرش بخواهد در تلاوت و حفظ سورههای این کتاب آسمانی به او کمک کند.
این شوق و علاقه به حدی بود که از همان ابتدای ورود به مقطع تحصیلی دبیرستان، توانست کتاب قرآن را کاملا قرائت نماید و حتی بعضی از سورههای کوچک را هم حفظ کند. جوانی هجده ساله بود که تحصیلات دبیرستانیاش را به اتمام رساند، بعد از گرفتن مدرک دیپلم در دانشسرای اصفهان به تحصیل ادامه داد و بعد از فارغالتحصیلی به سربازی اعزام شد.
هنگام خدمت در لشکر توپخانه اصفهان، مسئول آشپزخانه شد. در همان حین، با فرا رسیدن ماه مبارک رمضان، از طریق سربازانی که با او هم عقیده بودند، به سایر سربازان پیام فرستاد که آنها اگر کوشش کنند همه روزهای ماه رمضان را روزه بگیرند، میتوانند در وقت سحر برای صرف سحری به آشپزخانه بروند.
فرماندهی لشکر وقتی که به اطلاعش رسید محمد ابراهیم چنین توصیهای به عدهای از سربازان کرده و برخی از آنها از توصیهی او استقبال کرده و روزه گرفتند، دستور داد همهی سربازان بر خط شوند و همه بلا استثناء با نوشیدن آب روزۀ خویش را باطل کنند.
ابراهیم از این پیشآمد بشدت آزرده خاطر شد چنان که گفته بود :« اگر آن روز با چند تیر مغزم را متلاشی میکردند برایم گواراتر از این بود که با چشمان خود ببینم که چگونه این از خدا بیخبران فرمان میدهند تا حرمت مقدسترین فریضه دینیمان را بشکنیم و تکلیف الهی را زیرپا بگذاریم…»
ولیکن از همان فرصت سربازی بهترین بهره را برد و از جهت آشنایی با برخی از همخدمتان روشنفکر انقلابی، به مطالعۀ کتابها و مطالب ممنوعه علیه شاه پرداخت.
پس از اتمام دورۀ سربازی و بازگشت به زادگاهش، شغل شریف معلمی را انتخاب نمود و در روستاها مشغول تدریس و تعلیم فرزندان این سرزمین گشت. او در این دوران با روحانیونی انقلابی و متعهد ارتباط برقرار کرد و بر اثر همنشینی با آنها با شخصیت امام راحل (ره) بیشتر و بهتر آشنا شد.
پیرو این آشنایی و معرفت، تلاش بسیاری کرد تا در محیط مدرسه و فضای کلاس، دانش آموختگانش را با عرف اسلامی و تفکر انقلابی حضرت امام (ره) و یاران ایشان آشنا کند. همواره در تلاش بود که دانش آموزان را به مطالعه و کسب بصیرت و آگاهی تشویق و ترغیب نماید؛ که این اقدام او منجر شد که چندین بار از سمت ساواک به او اخطار داده شود.
پس از 22 بهمن 1357 که انقلاب پیروز شد، همت نقش بسزایی در تشکیل کمیته انقلاب اسلامی شهرضا ایفا کرد. مدتی بعد تلاشهای زیادی برا تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در شهرستان شهرضا کرد و وارد شورای فرماندهی سپاه و مسئول واحد روابط عمومی آن جا شد. کمی بعد برای امور تبلیغی سپاه به خوزستان و کردستان و سیستان و بلوچستان سفر کرد.
بعد از غائله کردستان به پاوه رفت و مسئول روابط عمومی آن جا شد. این اتفاق آغاز مبارزه همت با کومله و دموکرات بود. تمام زمان حضورش در کردستان تلاش کرد تا وحدت میان شیعه و سنت را بیشتر کند تا اینکه بعد از شهادت ناصر کاظمی به عنوان فرمانده سپاه پاوه انتخاب شد.
با آغاز جنگ او و حاج احمد متوسلیان مأمور شدند تا برای تشکیل تیپ محمد رسول الله به جنوب بروند. اولین مسئولیتش در جنگ در عملیات فتح المبین بود و بعد از آن هم در عملیات بیت المقدس معاون تیپ 27 محمد رسول الله شد تا از افراد موثر در آزادسازی خرمشهر باشد.
دو سال بعد از شروع جنگ ایران و عراق با آغاز جنگ در جنوب لبنان برای حمایت از حزب الله به آن جا رفت و دو ماه در لبنان ماند.
همزمان با عملیات رمضان در تیرماه 1361 در شرق بصره فرماندهی تیپ 27 محمد رسول الله را بر عهده گرفت. علاوه بر آن در عملیات مسلم بن عقیل و عملیات محرم به عنوان فرمانده قرارگاه ظفر فعالیت کرد و در عملیات والفجر مقدماتی مسئول سپاه یازدهم قدر بود.
عملیات خیبر، به عنوان نخستین عملیات آبی-خاکی ایران در طول دفاع مقدس در تاریخ سوم اسفند1362 در منطقه مرزی هور با هدف تصرف بصره با رمز«یا رسول الله» آغاز شد. ابراهیم همت در جریان این عملیات به همرزمانش میگوید:«باید مقاومت کرده و مانع از باز پسگیری مناطق تصرف شده، توسط دشمن شد. یا همه اینجا شهید میشویم یا جزیره مجنون را نگه میداریم»
در کتاب «دستواره سخن میگوید» نوشته شده:« محمدابراهیم همت در میانه عملیات خیبر از محمدرضا دستواره فرمانده وقت تیپ ابوذر لشکر ۲۷ میخواهد به نزد اکبر هاشمی رفسنجانی و محسن رضایی برود و عملی نبودن دستورات مدیران جنگ را توضیح بدهد، ولی هاشمی با تأکید بر اینکه هر چقدر هم کشته بدهند، باید عملیات را ادامه دهند میگوید: «اسلام را به خفت نیندازید. بلند شوید بروید. توکل کنید. انشاءالله راه باز میشود.»
سردار سرلشکر رحیم صفوی، فرمانده سابق سپاه پاسداران نیز درباره ایشان میگوید: «او انسانی بود که برای خدا کار میکرد و اخلاص در عمل از ویژگیهای بارز او بود، ایشان یکی از افراد درجه اولی بود که همیشه ماموریتهای سنگین بر عهدهاش قرار داشت. حاج همت مثل مالک اشتر بود که با خضوع و خشوعی که در مقابل خدا و در برابر دلاورمردان بسیجی داشت، در مقابله با دشمن همچون شیری غرّان از مصادیق «اشداء علی الکفار، رحماء بینهم» بود.
همت کسی بود که برای این انقلاب همه چیز خودش را فدا کرد و از زندگیش گذشت. او واقعاً به امر ولایت اعتقاد کامل داشت و حاضر بود در این راه جان بدهد، که عاقبت هم چنین کرد. همیشه سفارش میکرد که دستورات را باید موبهمو اجرا کرد. وقتی دستوری هر چند خلاف نظرش به وی ابلاغ میشد، از آن دفاع میکرد. ابراهیم از زمان طفولیت، روحی لطیف، عبادی و نیایشگر داشت.»
غروب 17 اسفند 1362در میانه عملیات خیبر در حالیکه نیروهای ایرانی در حال مقابله با ارتش عراق بودند ابراهیم همت برای بررسی وضعیت عملیات به خط میرود. در همین میان با اصابت یک گلوله توپ در نزدیکی او سر از تنش جدا شده و در تقاطع جادههای جزایر مجنون شمالی و جنوبی، بدون سر، به لشگر سیدالشهدا پیوست.
در جریان این عملیات حمید باکری؛ نیز به شهادت می رسد. اگر چه ایران جزایر مجنون را تصرف میکند، ولی به هدف اصلی عملیات یعنی قطع ارتباط بصره با بقیه عراق دست پیدا نمی کند.
پیکر شهید همت در امامزاده شاه رضای زادگاهش، شهرضای اصفهان به خاک سپرده شد و در بهشت زهرا در کنار مصطفی چمران و عباس کریمی و رضا چراغی سنگ مزاری با عنوان یادبود برای او گذاشتند.