تصویر شهید ابراهیم علی معصومی

شهید ابراهیم علی معصومی

صدای شهید

عکس‌های بیشتر

مزار شهید روی نقشه

فیلم‌های مرتبط

کتاب‌های مرتبط

عملیات‌ها

مشخصات
نام و نام خانوادگی ابراهیم علی معصومی
نام پدر اسدالله
تاریخ تولد 1337-06-27
محل تولد اطلاعاتی موجودی نیست
شهادت
تاریخ شهادت 1362-08-13
منطقه شهادت پنجوین عراق
عملیات اطلاعاتی موجودی نیست
مزار گلزار شهدای همدان
مزار شهید ابراهیم علی معصومی
گل لاله شادی روح شهید ابراهیم علی معصومی صلوات
13

فرمانده شجاع گردان کمیل، شهید ابراهیم علی معصومی، در تاریخ بیست و هفتم شهریور ماه سال 1337، در شهر همدان متولد شد. پدرش اسدالله که فردی مذهبی و آینده‌نگر بود، تصمیم گرفت برای آشنایی فرزندش با قرآن و علوم اسلامی، او را پیش از مدرسه به مکتب بفرستد.

ابراهیم علی که دارای هوش و ذکاوت بسیار بود، در دوران آغاز تحصیل، در امتحانات اول و دوم دبستان به طور همزمان شرکت کرد و موفق شد با نمرات برتر به پایه سوم راه یابد.

با اینکه علاقه و استعداد فراوان به کسب علم داشت، اما به دلیل شرایط اقتصادی‌، تحصیلاتش را تا مقطع دوم راهنمایی ادامه داد و سپس برای کسب درآمد در سن 16 سالگی از شهر همدان راهی تهران و مشغول شغل خیاطی شد. آنقدر قناعت‌کار بود که جهت پس‌انداز و فرستادن پول برای خانواده، در اکثر اوقات روزه می‌گرفت.

او که در جریانات پیش از انقلاب، در دوران سربازی از پادگان فرار کرده بود، پس از انقلاب با فرمان امام خمینی(ره) در خصوص بازگشت سربازان متولد 1337 به بالا به محل خدمت، بی‌درنگ راهی سربازی و در یگان 55 تیپ هوابرد شیراز مشغول شد. در اواخر سال 1358 بعد از بخشیده شدن سربازی، با توجه به تجربه بسیاری که در سربازی به‌دست آورده بود، در سپاه ثبت نام و سپس به عضویت سپاه همدان درآمد و پس از مجاهدت‌های فراوان در عملیات‌های مختلف نظیر: عملیات فتح‌المبین، عملیات رمضان، عملیات والفجر مقدماتی، عملیات والفجر 1 و در نهایت عملیات والفجر 4 شرکت نمود که در همین عملیات در 13 آبان ماه سال 1362 به درجه رفیع شهادت نائل آمد.

تصویر شهید ابراهیم علی معصومی د رجبهه

پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در شهریور ماه سال 1359، در جریان بمباران پادگان شهید نوژه همدان، به سرپل ذهاب اعزام شد. با اینکه تنها دو روز از شروع جنگ می‌گذشت و فرزندی در راه داشت، اما احساس تکلیف باعث شد تا رهسپار جبهه شود.

پس از گذشت یکسال از خدمت در سپاه پاسداران همدان و به سرانجام رساندن مسئولیت‌های متعدد، به دلیل آسودگی همسر و فرزندش، از سپاه همدان به تهران انتقالی گرفت، همانجا منزل کوچکی اجاره کرد و در پادگان ولیعصر تهران، به خدمت ادامه داد.

در همان دوران بود که به طور خودجوش و داوطلبانه، در جبهه‌های کردستان حاضر شد و در منطقه مریوان، با گروهک‌های منافقین و ضد نظام به مبارزه پرداخت و از ناحیه مچ پا مجروح و به بیمارستان انتقال یافت. این اولین مجروحیت ابراهیم بود که پس از بهبود، عضو تیم حفاظت از بیت امام خمینی (ره) گشت.

 

تصویر کارت شناسایی شهید ابراهیم علی معصومی

پس از اتمام ماموریت محول شده در بیت امام خمینی (ره)، تصمیم گرفت بار دیگر در جبهه خدمت کند. این بار راهی جبهه‌های جنوب شد و در پادگان شهید بهشتی اهواز ساکن شد.

یکی از مهم‌ترین و گسترده‌ترین عملیات جبهه‌های جنوب، عملیات فتح‌المبین نام داشت که ابراهیم‌ علی با سمت فرماندهی گروهان، در این عملیات شرکت کرد و در هر سه مرحله عملیات حضور داشت. اما در جریان این عملیات، متاسفانه بار دیگر مجروح شد و ابتدا به بیمارستان اصفهان و سپس به بیمارستان چمران تهران منتقل و بستری شد. شدت مجروحیتش به قدری بود که گلوله از بازو برخورد و از پشت کتف خارج شده بود.

تازه مجروحیتش کمی بهبود یافته‌ بود که با آغاز تحولات سیاسی و انقلابی در لبنان، برای خدمت در این کشور ثبت نام کرد. باتوجه به مصدومیتش هیچکس باور نمی‌کرد که او برای این مسئولیت خطیر پذیرفته شود اما نذر هایش نتیجه داد و با اشتیاق خبر موافقت با اعزام را به خانواده داد.او که از خوشحالی در پوست خود نمی‌گنجید، سر انجام به همراه جمعی از رزمندگان برای ماموریت‌های تخصصی-آموزشی، به این کشور راهی شد و به خدمت پرداخت. پس از پیام امام خمینی (ره) در خصوص اینکه راه قدس از کربلا می‌گذرد… به وطن بازگشت و فرماندهی گردان کمیل را عهده‌دار شد.

در عملیات رمضان برای بار سوم مجروح و در بیمارستان بهادری تهران بستری شد. بعد از عمل سختی که داشت، زمانی که هنوز به هوش نیامده بود در اتاق بخش سینه می‌زد و با سوز زمزمه می‌کرد: یا مهدی‌ادرکنی … یا مهدی‌ادرکنی ..

شاید آرزو و دعای مهمی، نه تنها در جان و روحش، که در ناخواگاهش نیز رخنه کرده بود که اینگونه صاحب الزمان را صدا می‌زد.

تصویر شهید ابراهیم‌علی معصومی در کنار شهید همت و رزمندگان

 

پس از گذشت سه سال از مهاجرتش به تهران، زمانی‌که ابراهیم خیاط ماهری شده بود، تصمیمش برای ازدواج با دختر عمویش جدی تر شد. با اینکه شغل مناسبی داشت و از لحاظ اخلاقی زبانزد بود، اما زن عمویش به‌شدت مخالف ازدواج فرزندش بود؛ چرا که مریم معصومی تنها 13 سال سن داشت. با این‌حال، پیگیری و صحبت‌های پی در پی، باعث رضایت خانواده‌‌ها شد و سرانجام در تاریخ 14 فروردین ماه سال 1356 مریم به عقد ابراهیم علی در آمد و در طول زندگی مشترکشان صاحب سه فرزند شدند.

اولین فرزندشان در آذرماه سال 1359، متولد شد که نامش را زهیر نهادند تا در آینده همچون یاران اباعبدالله (ع)، به یاری امامشان قدم بردارد. فرزند دومشان یاسر در جریان عملیات فتح‌المبین در سال 1361 دیده‌ی خانواده را روشن کرد …

و در سال 1362 که در انتظار تولد شدن فرزند سومشان بودند، ابراهیم‌علی نذر کرد که اگر فرزندشان دختر بود، به نیت نام مبارک حضرت زینب (س) نام فرزندشان را زینب بگذارند؛ که همینطور هم شد.

تصویر شهید ابراهیم علی معصومی در جال آغوش گرفتن فرزند

در طی عملیات‌های مختلف به دلیل مسئولیت‌ها و توانایی‌هایی که از خود نشان داده بود، فرماندهان، مانع رفتن او به خط مقدم می‌شدند. اما هربار در فرصتی مناسب برای کمک به نیروها به خط مقدم می‌رفت و به همراه رزمندگان، مواضع گسترده دشمن را تصرف می‌کردند.

او که در عملیات والفجر 4، فرماندهی گردان کمیل را به عهده داشت، در طی انجام عملیات، از ناحیه سر مورد اصابت ترکش قرار گرفت و با چفیه ای که همیشه به گردن داشت سرش را بست و به عملیات ادامه داد. با همان حال، در بادگیری که به تن داشت چندین نارنجک حمل کرد و با خود به بالای تپه (کله قندی) برد و آن‌ها را به سمت دشمن پرتاب کرد. در همین حین خمپاره مستقیم دشمن، باعث شهادت فرمانده شجاع گردان کمیل شد. پس از سالها تلاش بی وقفه همچون دیگر رزمندگان غیور وطن آخرین ماموریت خود را انجام داد و به یاران شهیدش پیوست. تلاش‌های زیادی برای آوردن پیکر این شهید از سمت رزمندگان انجام شد اما بی فایده بود چرا که منطقه ای که پیکر شهید ابراهیم علی معصومی در آنجا باقی مانده بود، توسط دشمن به تصرف در آمده بود.

سال 1370، زمانی‌که اولین گروه تفحس برای پیداکردن پیکر شهدا راهی مناطق عملیاتی شده بودند، موفق به پیدا کردن پیکر شهید ابراهیم علی معصومی درمنطقه پنجوین عراق شدند. همینطور تمام شواهد نشان‌گر این بود که ابراهیم توسط اصابت خمپاره به شهادت نرسیده بلکه زمانی که با جمعی از رزمندگان هنوز جان در بدن داشته، در گور دسته‌جمعی توسط نیروهای عراقی زنده به گور شده است.

سرانجام پیکر این شهید گرانقدر 9 سال پس از شهادت به آغوش خانواده بازگشت و در گلزار شهدای همدان آرام گرفت. این شهید والا مقام در سال 1395 به عنوان شهید شاخص رزن معرفی گردید.

روحش شاد یادش گرامی