فعالیتهای شهید مرتضی زارع پیش از انقلاب اسلامی
عطر و بوی دو شهید والامقام، شهید نواب صفوی و شهید سعیدی در کوچه و پس کوچههای محله زندگی مرتضی پیچیده بود، به همین واسطه او به مطالعه کتب و آثار این دو شهید اهتمام ورزید و آن دو عزیز را به عنوان الگوی مبارزاتی و اخلاقی خود انتخاب کرد.

شهید مرتضی زارع دولابی، از سال 1356 فعالیت ضد شاهنشاهی را شروع و با پخش اعلامیه و سخنرانی و رساله امام خمینی، شرکت در مراسم سخنوران بزرگ چندین بار توسط ساواک شناسایی و مورد ضرب و شتم قرار گرفت و تا پیروزی انقلاب توسط ساواک تحت نظر بود. حتی یک بار در حوالی خیابان پیروزی و نزدیک به محل سکونتش توسط ساواک دستگیر و به شدت مورد شکنجه قرار گرفت.
استقبال از بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران
زمان ورود رهبر کبیر انقلاب به وطن رسیده بود و مرتضی با عضویت در گروه 307 انتظاماتی به سرپرستی-فرزند شهید آیت الله سعیدی- حجت الاسلام سید حسین سعیدی، مقدمات کارهای استقبال بزرگ را انجام میداد.
او با حضور موثر در تسخیر پادگانهای حمزه، قصر فیروزه و تسلیحات، ثانیهای از تلاش برای پیروزی انقلاب اسلامی بویژه در روزهای 21 و 22 بهمن باز نایستاد و در نهایت طعم عسل این پیروزی را در روز 22 بهمن با جان و دل چشید. از فردای پیروزی انقلاب با حضور فعال در تشکیل کمیته انقلاب اسلامی محل لحظهای آرام ننشست و در نهایت در اردیبهشت 58 با پذیرفته شدن در کمیته مرکزی واقع در خیابان تنکابن تا شروع جنگ ایران و عراق به خدمت صادقانه پرداخت.
فعالیتهای شهید مرتضی زارع در جنگ تحمیلی
با شروع کارشکنی و ایجاد ناآرامی در منطقه کردستان به عضویت سپاه درآمد و برای مقابله با ضد انقلاب توسط گردان 2 سپاه به شهر”پاوه” اعزام و در شهرهای نقده، سنندج و باینگان به مقابله با آنها پرداخت.
این درگیری و تجاوز تنها به منطقه غرب کشور ختم نشد و با شروع جنگ در جبهه جنوب، مرتضی به همراه دوستانش مدتی را در سوسنگرد و پس از آن در آبادان به مبارزه علیه مزدوران عراقی پرداخت. در همان روزها از ناحیه کمر در میدان هفت تیر آبادان مجروح شد.
پس از آنکه تا حدودی سلامتی خود را به دست آورد، به همراه “محسن چریک”، با گردان 2 سپاه به سرپلذهاب رفت. هنگام حرکت به سمت خط مقدم، در منطقه “سراب گرم” خودروی آنها چپ کرد، که بر اثر این حادثه دو نفر به شهادت رسیدند و بقیه به سختی مجروح و برای مداوا به تهران منتقل شدند.

ازدواج
مرتضی به این نتیجه رسیده بود که دیگر وقت این است که از دنیای مجردی فاصله و تشکیل خانواده دهد. پس از آنکه سلامتی خود را تا حدی به دست آورد با دختری از محله خودشان ازدواج کرد و یک ماه پس از آن دوباره به جبهه برگشت و در عملیات شرکت کرد.
پس از پایان عملیات به تهران بازگشت و از شهید اویسی درخواست کرد که در عملیات بعدی شرکت کند. شهید اویسی که از توانایی و تجربیات او با خبر بود، مرتضی را به عنوان مسئول گردان “بلال” انتخاب کرد، اما مرتضی زیر بار نرفت و ” ناصر صالحی” مسئولیت این گردان را برعهده گرفت و خودش به عنوان معاون در کنارش قرار گرفت و با حفظ همین سمت در عملیات فتح المبین شرکت کرد.
پس از عملیات بزرگ فتح المبین، رزمندگان درگیر عملیات مهم دیگری به نام بیت المقدس شدند. در این عملیات ” ناصر صالحی” به شهادت رسید و شهید مرتضی زارعی هم از ناحیه دست مجروح شد، اما مرتضی کسی نبود که با وجود این مسائل دست از جبهه و انجام تکلیف بکشد، بنابراین با برگشت به صحنه جنگ، از گردان 1 سپاه، “مجتبی گلشناس” را جای خود گذاشت و عملیات را ادامه داد. او باز هم طعم از دست دادن رفیق را چشید و مجتبی، رفیق صمیمی خود را در این عملیات از دست داد و برنگرداندن پیکر رفیق، بزرگترین غصه و حسرت را در این عملیات برای او باقی گذاشت.
ضیافت دیدار حق
پس از آنکه عملیات بیت المقدس به پایان رسید، با جمعی از مسئولین برای آرام کردن و کمک به مردم مظلوم لبنان برای مدت کوتاهی به سوریه و لبنان اعزام شد و پس از مدت کوتاهی به ایران بازگشت.
شهید مرتضی زارع، پس از بازگشت، به سومار رفت و در عملیات مسلم بن عقیل خوش درخشید. او پس از این عملیات فرمانده “گردان حضرت قاسم” از تیپ سیدالشهدا شد و در عملیات والفجر مقدماتی با یاران خود حماسهها آفریدند. سپس با حفظ همین سمت در عملیات والفجر 1 شرکت کرد وبا اصابت ترکش در ناحیه پشت مجروح شد و 2 ماه در بیمارستان بستری شد.
رزمندگان در حال آمادگی برای شروع عملیاتی دیگر به نام والفجر 2 بودند که او با بهبودی نسبی به آنها پیوست و نقش پررنگی در تصرف قله استراتژیک 2519 ایفا نمود اما در این عملیات باز هم از ناحیه کتف زخمی شد، اما برای اینکه یارانش روحیه خود را از دست ندهند خم به ابرو نیاورد تا بتواند به درستی رزمندگان را هدایت کند. او با عشق به اسلام و خدمت به بندگان خدا تمام جوانی خود را خرج خدا کرد و در نهایت در 13 مرداد 1362 با قامتی افراشته به دیدار معبود شتافت.
وصیت نامه شهید مرتضی زارع دولابی
ای امت بیدار و ای عاشقان جان بر کف مکتب ثارالله، بیایید به خون تمامی شهیدان راه حق اسلام از هابیل گرفته تا شهدای بدر و از بدر تا احد، از احد تا کربلاهای صدر اسلام و تا کربلای حسینی و تاکنون کربلای دفتر حزب جمهوری و شهدای کربلای خوزستان و غرب کشور و شهیدان گمنام قسم یاد کنیم که لحظهای این نایب بر حق امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف؛ امام خمینی را تنها نگذاریم و تا آخرین قطره خون خویش درخت پربار اسلام را آبیاری کنیم.

وحدت را بین خودتان حفظ کنید و از تفرقه و نفاق دوری کنید. اگر مسلمانان جهان متحد شوند جنایتکارانی همچون صهیونیسم و آمریکا و شوروی به خود اجازه نمیدهند که برای فرونشاندن آتش خشم و برای ارضاء شهواتشان ممالک اسلامی و مسلمانان جهان را مورد تاخت و تاز خود قرار دهند و زن و فرزندان و مسلمانان را اسیر و قتل و عام و یا زنده به گور کنند و یا در هر ثانیه ده ها بمب بر سر آنان بریزند، اگر مسلمانان جهان با هم متحد شوند و به قانون خدا یعنی قرآن عمل کنند خائنانی چون صدام و شاه حسین و شاه حسن را مثل این خائنان هرگز به خودشان اجازه نمیدهند که ذخائر و معادن مسلمین را به اربابانشان (آمریکا و شوروی و…) بدهند که این ذخائر وسیلهای باشد برای از بین بردن مسلمین و اسلام ناب محمدی.
مرتضی زارع
۱۳۶۱/۱۰/۲۸